Sonntag, 15. Januar 2017

یلدا صبور.برای اقای کرزی. یلدا صبور. تو هم چون من. . .


نصیرمهرین



خون قربانیان جادۀ دارالامان لکۀ ننگی بر دامن حکومتی ها و طالب دوستان 

 تا این حکومت و بخش های وسیع مردم علیه تروریسم موضع وموقف قاطع نگیرند، خونریزی ودهشت افگنی ادامه دارد
 
 برادران و دوستان محمد اشرف غنی، حامد کرزی و طالبان دوستان علنی ومخفی، به انسانکشی وخونریزی ادامه می دهند


 تا حال از مرگ سی تن و زخمی شدن هفتاد تن در مجاورت پارلمان گزارش شده است. اما برخی منابع از رقم بیشتر زخمی 


ها خبر دادند. گزارش دیگری از عملیات تروریستی در قندهار و لشکرگاه نیزخبر داده اند.

 حکومت طالبان دوست ومنفور شده، سعی بسیار به کار برده است که توجه را از جنایات طالبان جاهل و انسانکش به سوی 


جاهل هم اندیش "داعشی" سمت بدهد. اما نکات مشترک آنها بسیار است واز همه مهم تر که هر دو گروه جاهل، ضدانسانیت 
و ضد نیاز های بهبود خواهانۀ مردم افغانستان استند. هر دو گروه مردم را می آزارند.

هر عمل تروریستی طالبان، سیلی محکمی بر روی اشرف غنی و سایر شرکای او می زند. زیرا این حکومت وحکومت پیشینۀ 
فساد زا، به گونۀ بی مانندی تروریست ها را دوست می دارند.

یلدا صبور

برای آقای کرزی که با هیجان تمام دیوانه وار می گويد :
« طالب کیست؟ طالب هم برادر مااست  . . .» 
هزار نفرین بر تو و برادران طالب تو باد! 
خون پاک مردم بینوا و اشک یتیمان این سرزمین بلاخره روزی گریبان گیر تو خواهد شد. 
با اندوخته های خویش، قیمتی ترین کفن ضد حریق را برایت سفارش بده 
 می گویند هوای جهنم خیلی سوزان است!
*

تو هم چون من پريشانى
دلت تنگ است ميدانم   
به تنگناى غريب حسرت يك درد
در كاشانهء مشكل
چو من هر ذره، ويرانى
دلت تنگ است ميدانم
*
چو من شوريده يى هر دم
چو من آشفته يى هر روز
چو من اى نازنين من! 
به چشمانت خروشِ قطره هاى اشك پنهانى
 دلت تنگ است ميدانم
يلدا صبور


خاطرات هنری استاد محمد حسین آرمان






به زودی برای چاپ ارسال میشود:


خاطرات هنری
استاد محمد حسین آرمان
                                        درگفت وشنید با نصیرمهرین


چاپ نخست: جنوری 2017
 برگ‌آرایی و چاپ: انتشارات شاهمامه
  





Bild könnte enthalten: 2 Personen

رزاق رحیمی.تغییر را از کجا آغاز کنیم؟


رزاق رحیمی

 Bild könnte enthalten: 1 Person, Sonnenbrille und im Freien
تغير را از كجا آغاز كنيم؟  
 
 
با تداوم حاکمیت همه جانبۀ سرمايداري غرب بر صحنۀ جهانی، تناقضات فکری و رفتاری و الگویی در حوزه ي وسيع موسوم به كشورهاي اسلامي و در ميان مسلمانان در سراسر جهان، به شدت بسوي انتاگونيسم و انقطاب هاي خطرناك در حركت است و پيامد زشتش هم پيدايش، رشد و گسترش راديكاليسم و افراطيت ديني و راسيسم بر زمينه و بستر دو منبع هويتي (دين و قوم) و قرباني و آواره شدن مليون ها انسان!.
در كشور ما به دلایل مختلف سیاسی و فکری تا حال اين دو منبع هویتی بصورت معنی داری تبدیل به یک سیستم با ثبات فکری نشده و زمينه را براي تحميق، سرباز گيري و ساير سوء استفاده هاي ابزاري جريانات فيناتيستي مذهبي و قوم گرا مساعد ساخته است .
البته خُلقیات و فرهنگ عقبمانده ي سنتي قبیلوی در حذف "غیرخودی" ها و بیگانه دیدن کسی که صد در صد با ما نیست، درعدم موفقیت این پیوند نقش بارزی داشته است. كما اينكه نقش به شدت منفی ذهنی گرایی، جزم انديشي، فرهنگ شفاهی و هیجانی و از همه مهمتر حضور فعال، قدرت مند و پررنگ مافياي قومي و مذهبي وابسته به قدرت هاي بيروني را نميتوان در تقویت و گسترش اين خُلقيات ناديده گرفت.          
 
دیرینه بودن فرهنگ استبدادی ناشي از حاكميت ها و نظام هاي خودكامه و توتاليتر و اولترا سنتريست تك قومي و تك حزبي، تماميت خواهي، عقبماندگي مفرط اقتصادي، سياسي و اجتماعي، سخت جاني روش هاي كهن و فرسوده، عدم موجوديت فرهنگ پويا و سالم سیاسی، نبود احزاب مقتدر ملی و دموكراتيك، بی توجهی به علم، روش علمی و تفکر علمی وعدم درک دقيق شرایط عيني و ذهني جامعه، آن عوامل اساسی اند که روشهای دستیابی به مطلوبیت ها را دچار مشکل جدي کرده است.
با توجه به فقر مفرط فرهنگي، عدم معرفت، بدآموزي ها و تحجر و اجماد فكري، نوعي قلدريسم و لومپنيسم سياسي فساد پرور در جامعه بيداد ميكند و به جرئت ميتوان گفت كه بدون آماده سازی فرهنگی و تحول اساسي در شخصیت شهروندان هیچ چیزی را نميتوان تغیر داد. از لحاظ نظری و متدلوژیک مشکل از دو حال خارج نیست:
 
یا بحران در افکار، پارادیم ها و نارسایی فکری ماست و یا بحران در افراد، شخصیت ها، خُلقیات، روحیات و طبع آنهاست.
 
البته در هر دو حالت اینها نتیجۀ ساختارهاست و یا برایند روابط متقابل میان شخصیتِ شهروندان یک جامعه و نظام و ساختارهای حاکم برآن میباشد. از منظر دیگر، گردش افکار موجود در یک جامعه تحت تاثیر ساختارهای حاکم است. سوال اساسی اینست که وقتی میگوئیم باید ساختارها را متحول کنیم، ترتیب تحول در کدام ساختارها اهمیت دارد؟  
 
تا زماني كه ساختارهای منتهی به شخصیت را تغیر ندهیم، در ساختارهای سیاسی و اقتصادی تحولي رونما نخواهند شد، چنانچه تا حال نشده است.      
 
البته تغيرات و انكشافات دراماتيك در غرب نخست از ايجاد ساختارهای اقتصادی و سیاسی آغاز شد، بعد اين ساختارها مردم را با منطق ساختارها منطبق کردند.
اما ما به دلايل متعدد از جمله رقابت و مداخلات مداوم قدرت هاي بزرگ استعماري و امپرياليستي، ذوق زدگي مفرطِ ما در براندازي و عوض کردن نظام ها و ...تا حال نتوانسته ايم ساختارهای فراگیر، پاسخگو و محكم بوجود بیاوریم و اگر ساختاری بنا کرده ایم، بهيجوجه توانایی تغیر خُلقیات و شخصیت ما را نداشته است.
اینکه ما در کجای تاریخ قرار داریم و جهان اطراف ما در چه شرایطی است و چگونه میتوان از وضیعت روزمره گي موجود به وضیعت مطلوب حرکت کرد، طرح يك گفتمان ملي سراسري را بعنوان يك نياز مبرم و جدي در صدر اولويت همه چيزفهمان جامعه ي ما قرار ميدهد.
نقد و نظر


لیلا تیموری. فقط همین. ناهید ترک . استادبزرگی . . . فرشته سمأ.در اندوه مرگ استادم



لیلا تیموری
Bild könnte enthalten: 1 Person, Selfie, Nahaufnahme und Innenbereich
فقط همين
دل اناری و شكر خند، اناريست مرا 
كس نداند كه در اين سينه چه جاريست مرا
 همچو خورشيد كه شد عامل لبخند سحر 

تا چنان زنده شدم ، سينه شراريست مرا
آن درختم كه من از ريشه خود مي سوزم
به نگاه تو مگر ، شاخه بهاريست مرا
در گذر گاه جنون ناله دگر نا چيز است
تا تو مستانه شوي ، شور قناريست مرا
تف اين باديه آيين سحابم داده ست
نا نخشكد سمني باده گساريست مرا
تو عزيز دل ليلاستي اي صاحب دل 
 
از ازل با تو چنان الفت و ياريست مرا

 1/14/2017
.............................................................................................................................................................

ناهید ترک

استاد بزرگى از دنياى موسيقى رفت
 

روح استاد محترم و با شخصيت فتح على خان شاد باشد . او نه تنها يك هنرمند و داراى مقام استادى بود، بلكه انسان حليم، با تواضع. معتقد و داراى ىشخصيت نهايت خوب بود .
 روابط نيك اوبا خانواده ما هرگز از ياد نمى رود. وقتى فرزندم دانيل جان تولد شد، استاد فتح على خان 
محترم در گوش او اذان داد. با شنيدن وفات آن استاد گرانقدر غمگين شدم و اشك ريختم. به همه علاقمندان استاد تسليت عرض نموده، تمنا دارم كه بهشت برين جايش باشد.


Bild könnte enthalten: 1 Person, Innenbereich



..........................................................................................................................................................

فرشته سمأ    


Bild könnte enthalten: eine oder mehrere Personen


در اندوه مرگ استادم        
 با اندوه و غم بسیار خبر مرگ استاد بزرگوارم، استاد فتح علی خان را شنیدم. استادی که بر من حق بسیار داشت. یادم آمد که در سال 1999 که سال نخستین آشنایی مستقیم من با آن بزرگوار بود، تا سالهای بعد، از هیچ مهربانی برای آموزش من دریغ نکرد. مرگ او ضایعۀ جبران ناپذیر برای دنیای هنر موسیقی می باشد.    
 من خاطرات خود را از استاد مفصلتر در آینده تهیه می نمایم. حالا با این نوشتۀ کوتاه میخواهم تأثر واندوه خویش را برای خانوادۀ استاد، خانوادۀ بزرگ هنرمندان، دوستان و شاگردان استاد ابراز نمایم.
روح استاد شاد باشد. 
هامبورگ/ 5 جنوری سال 2017