متن
کامل تفاهمنامه استخباراتی کابل -اسلامآباد
محرمانه
تفاهمنامه همکاریهای اطلاعاتی میان سازمان
اطلاعات جمهوری اسلامی پاکستان و ریاست امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان
مقدمه:
از این پس، به سازمان اطلاعات پاکستان و ریاست
امنیت ملی افغانستان به صورت جداگانه «طرف» و در مجموع به آنها «طرفین» گفته میشود.طرفین
متقاعد شدند که تفاهم دوجانبه و همکاریهای در زمینه مسائل اطلاعاتی و آموزش در
این حوزه به نفع دو کشور است؛ امید میرود که روابط دو جانبه و همکاریهای
اطلاعاتی میان سازمانهای اطلاعاتی دو کشور گسترش یابد؛
طرفین تمایل دارند که
همکاریها در زمینه منافع مشترک ذکر شده در تفاهمنامه همکاریهای اطلاعاتی تقویت
شود.
بند 1:
تعاریف
اصطلاحات در این
تفاهمنامه به شرح زیر است:
الف. «همکاری» (Cooperation):
به معنای تعامل دوجانبه، به اشتراکگذاری اطلاعات، اجرای طرحهای مبارزه با
تروریسم، انجام عملیاتهای اطلاعاتی براساس ارزیابیهای مشترک طرفین از تهدیدها و
آموزش مشترک و به اشتراکگذاری تخصص و تجارب
ب. تهدید: شامل تروریسم،
افراطگرایی، شبهنظامیگری و جداییطلبی شبهنظامیان میشود. بازیگران غیردولتی و
دیگر جرائم علیه منافع ملی هریک از طرفین که زندگی و اموال در یک کشور دیگر را در
معرض خطر قرار دهد، نیز تهدید محسوب میشود.
ج: «خودداری»: به این
معنا که از موارد باعث بوجود آمدن بیثباتی، معضلات و همچنین موارد بر خلاف منافع
دو طرف جلوگیری به عمل آید.
بند 2:
هدف
این تفاهمنامه اقدامات
کلی در ارتباط با همکاری اطلاعاتی میان دو طرف را ایجاد میکند که بر اساس اصل
تساوی در حاکمیت، همکاری و احترام متقابل میباشد.
این همکاری در چارچوب
تفاهمنامه اطلاعاتی بر اساس قوانین و روشهای ملی این دو کشور انجام میشود که
بطور کلی به اصول و شرایط قانون بینالمللی، تعهدات مشترک صلح، ثبات و یکپارچگی
کشورهای دو طرف این قرارداد در آن احترام گذاشته میشود.
این تفاهمنامه برای
منافع دو طرف بوده و به ضرر کشور سومی نخواهد بود.
بند 3:
تعهدات دوجانبه اطلاعاتی
دو طرف برای عملی کردن
این تفاهمنامه میبایست بر اساس اقدام متقابل تعهدات دوجانبه زیر را انجام دهد:
الف: تعهدات سطح رهبری
برای حفظ فضای اعتماد و صداقت.
ب: تعهدات دورهای سطح
تخصصی به عنوان یک مکانیزم از پیش توافقشده برای اشتراک و رسیدگی به مشکلات مربوط
به دو طرف
ج: تعیین خطوط قرمز میان
متخصصان دو طرف برای اشتراک و همکاری اطلاعاتی در زمان واقعی
د: ایجاد یک واسطه سازمانیافته
میان دو طرف از طریق نمایندگان دو طرف در پایتختهای دو کشور.
بند 4:
حوزۀ همکاری
همکاری میان طرفین شامل
حوزههای ذیل میباشد:
الف. به اشتراکگذاری
ارزیابی تهدید مشترک؛ طرفین را به اجرای عملیاتهای هماهنگشده/تکمیلی در حوزههای
مربوط به خودشان قادر میسازد.
ب. همکاری ضد تروریسم از
طریق مکانیسم توافقی دوجانبه؛ شامل حل و فصل تهدیدات تولیدی از سوی تروریستها
علیه منافع ملی طرفین.
ج. به اشتراکگذاری گزارشهای
بازجویی از تروریستها/مظنونهای بازداشت شده برای از بین بردن شبکههای ترور
تهدیدکننده طرفین.
د. ارائه هشدار اولیه از
طریق اطلاعات عملیاتی برای کاستن تهدید برای هر کدام از طرفین.
هـ. حمایت/همکاری فنی در
حوزههای مورد توافق طرفین.
بند 5:
موارد خودداری
در جهت درک تبعات منفی،
طرفین توافق دارند که موارد ذیل رعایت شود:
الف. پرهیز از بازی/لفاظی
انتقادی غیرلازم، از جمله فرافکنی روایتهایی که برای تلاشهای مشترک مضر است و
منجر به تخریب وجهه طرفین میشود.
ب. کاهش نفوذ اخلالگران
در منحرف کردن تلاشهای مشترک طرفین.
ج. خودداری طرفین از خطاب
قرار دادن یکدیگر تحت عناوین سازمانهای دشمن، متخاصم یا غیردوستانه.
د. تعهد به ممانعت
استفاده تروریستها، افراطگرایان، گروههای شبهنظامی، بازیگران غیردولتی، سازمانهای
جاسوسی متخاصم و دیگر گروههای جنایتکار از خاک، نهادها، منابع و ظرفیتهای مربوط
طرفین علیه منافع طرف دیگر یا اخلال در روابط داخلی طرفین.
هـ. طرفین توافق دارند
اطلاعاتی به طرف سوم ندهند مگر اینکه توسط طرفین روی آن موافقت شده باشد.
بند 6:
دو طرف برای اقدام مشترک
در زمینه ایجاد دیدگاه مثبت برای طرفین در سطح نهادها و جامعه مردم خود که برای
پیشرفت در روابط دوجانبه آینده مفید است، توافق کردند. دو طرف همچنین برای برداشتن
گامهای مشترک در زمینه رسانهها، اتاقهای فکر و جامعه مدنی جهت ایجاد دیدگاه
مثبت به یکدیگر توافق نمودند تا هجمه منفی علیه یکدیگر را از بین ببرند.
بند 7:
دو طرف بر راهحل دو طرفه
برای مشورت و مذاکره در رابطه مسائل و موضوعات میان دو کشور توافق نمودند. همچنین
توافق بر این است که دو طرف یک گروه موقت را ایجاد کنند تا این گروه یک مکانیزم
عملیاتی جهت حل موضوعات و مسائل میان طرفین را تعریف و ایجاد نماید.
بند 8:
این تفاهمنامه از روزی که
توسط مسئولان مربوط امنیتی دو طرف به امضا برسد، حالت اجرایی به خود میگیرد. این
تفاهمنامه برای مدت دو سال از اعتبار برخوردار خواهد بود و همچنین میتواند به
صورت خودکار برای مدت مشابه پس از دو سال نیز تمدید شود مگر اینکه پس از مدت 2 سال
متوقف شده و یا توسعه و گسترش پیدا کند. این تفاهمنامه میتواند به صورت یک طرفه
متوقف شود. از زمان اعلام توقف توسط یک طرف این تفاهمنامه در مدت شش ماه پس از این
اعلام متوقف خواهد شد.
موضوعات ذکر شده در این
تفامنامه مورد توافق طرفین قرار گرفته و این تفاهمنامه یک توافقنامه بینالمللی
الزامآور نیست بنابراین قوانین و حقوق بینالمللی در این تفاهمنامه رعایت نمیشود.
این تفاهمنامه با رضایت
کتبی هر یک از طرفین میتواند در هر زمانی مورد بازنگری قرار گیرد.
این تفاهمنامه در دو نسخه
اصلی به زبان انگلیسی در می سال 2015 میلادی در کابل به امضا رسید.
این تفاهمنامه توسط «حسامالدین
حسام» معاون اول اداره امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان و «احمد محمود حیات»
رئیس عمومی حوزه اطلاعات استراتژیک و تحلیل سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی پاکستان
به امضا رسیده است.
...............................................................................................................................................................
فراخوان عمومی در رابطه
با اختلاس در وزارت معارف
ما خواهان اجرای عدالتیم *
به همان شدت که طالبان وسایر گروه های دهشت افگن سرگرم ویران کردن
اند، به همان پیمانه نیز سالهاست که عده ای در درون نظام سیاسی و در بستر رهبری
نظام حاکم سرگرم ویران کردن آینده ی این سرزمین از راه چپاول و غارت سرمایه های
ملی هستند. طی یک و نیم دهه ی گذشته میلیون ها دالر از کمک های جهانی برای ساخت و
ساز کشور به غارت رفته است. اکثر این غارتگران نیز از حلقات نزدیک رئیس جمهور قبلی و از دوستان رئیس جمهور فعلی
کشور به حساب می آیند.
هر گزارشی که پرده از غارتگری عده ای از دولتمردان بر می دارد و نام زورمندان تازه ای را در لیست بلند دزدان کشور می افزاید، به سرعت به باد فراموشی سپرده می شود. نه دستگاه عدلی کشور را توان و علاقه ای برای پیگری است و نه دولت سخنی از اجرای عدالت و برخورد جدی با غارتگران به زبان می آورد. همانگونه که دست طالبان در کشتار مردم آزاد گذاشته شده دست عده ای از دولتمردان در دزدی و غارت سرمایه های ملی نیز باز گذاشته شده است.
در یکی از تازه ترین گزارشهای جامعه ی جهانی در خصوص غارت اموال عمومی در افغانستان، ادعا شده است که مسئولین قبلی وزارت معارف میلیون ها دالر بابت مدارس خیالی و غیر واقعی به جیب زده اند. گزارش " سیگار" با صراحت و دقت خاطر نشان می سازد که مسئولین وقت وزارت معارف با توطئه و نیرنگ باعث تاراج اموال عمومی شده اند.
اینک زمان آن رسیده که در برابر این گزارش ها سکوت ننماییم. بر دستگاه عدلی و قضایی کشور است که در برابر این گزارش ها سکوت نکند. مردم باید با حساسیت خاصی در برابر تروریستان اقتصادی کشور بایستند و نگذارند که عده ای با خیال راحت دارایی های عامه را همچنان تاراج نمایند.
ما امضآء کنندگان این بیانیه از جامعه جهانی و دولت افغانستان می خواهیم تا با تشکیل یک هیئت حقیقت یاب ادعاهای درج شده در گزارش " سیگار" را به دقت بررسی نمایند. اگر وزیر قبلی و دیگر مسئولیت وزارت معارف بیگناهند و دست شان به غارت سرمایه های ملی آلوده نیست، کمیته حقیقت یاب باید از این حیثیت و آبروی بر باد رفته ی این مسئولین دفاع نماید. اما اگر آقای فاروق وردک دست به غارت گسترده ی اموال عمومی زده است باید در دستگاههای عدلی و قضایی مورد پیگرد و مجازات قرار گیرد.
هر گزارشی که پرده از غارتگری عده ای از دولتمردان بر می دارد و نام زورمندان تازه ای را در لیست بلند دزدان کشور می افزاید، به سرعت به باد فراموشی سپرده می شود. نه دستگاه عدلی کشور را توان و علاقه ای برای پیگری است و نه دولت سخنی از اجرای عدالت و برخورد جدی با غارتگران به زبان می آورد. همانگونه که دست طالبان در کشتار مردم آزاد گذاشته شده دست عده ای از دولتمردان در دزدی و غارت سرمایه های ملی نیز باز گذاشته شده است.
در یکی از تازه ترین گزارشهای جامعه ی جهانی در خصوص غارت اموال عمومی در افغانستان، ادعا شده است که مسئولین قبلی وزارت معارف میلیون ها دالر بابت مدارس خیالی و غیر واقعی به جیب زده اند. گزارش " سیگار" با صراحت و دقت خاطر نشان می سازد که مسئولین وقت وزارت معارف با توطئه و نیرنگ باعث تاراج اموال عمومی شده اند.
اینک زمان آن رسیده که در برابر این گزارش ها سکوت ننماییم. بر دستگاه عدلی و قضایی کشور است که در برابر این گزارش ها سکوت نکند. مردم باید با حساسیت خاصی در برابر تروریستان اقتصادی کشور بایستند و نگذارند که عده ای با خیال راحت دارایی های عامه را همچنان تاراج نمایند.
ما امضآء کنندگان این بیانیه از جامعه جهانی و دولت افغانستان می خواهیم تا با تشکیل یک هیئت حقیقت یاب ادعاهای درج شده در گزارش " سیگار" را به دقت بررسی نمایند. اگر وزیر قبلی و دیگر مسئولیت وزارت معارف بیگناهند و دست شان به غارت سرمایه های ملی آلوده نیست، کمیته حقیقت یاب باید از این حیثیت و آبروی بر باد رفته ی این مسئولین دفاع نماید. اما اگر آقای فاروق وردک دست به غارت گسترده ی اموال عمومی زده است باید در دستگاههای عدلی و قضایی مورد پیگرد و مجازات قرار گیرد.
* برگرفته از ف.بوک جناب میرحسین مهدوی
.............................................................................................................................................................
نصیرمهرین
آقای وردک به زبانهای دری، پشتو، اردو و انگلیسی تسلط دارد.
.............................................................................................................................................................
نصیرمهرین
درحاشیۀ موضوع اختلاس دروزارت معارف
و ضرورت تحقیق
1
. . . هنگامی که وزیر معارف کشور چنین ادعایی را مطرح می کند و منبع مؤثرخارجی که دست فعال در تمویل بودجۀ وزارت معارف داشته است، به آن صحه می گذارد، و وزیر پیشین را نیز زنده و دارندۀ دست وپای وزبان باز می یابیم، خوب است که تحقیق موضوع به آزمون گرفته شود. . .
چهرۀ مسأله
اسدالله حنیف بلخی، وزیرمعارف کشور مدعی شده است که دروزارت معارف اختلاس ودر واقع ابعادی ازاستفاده جویی ها حضور داشته است.
این ادعا را جان.ف. سوپکو نمایندۀ "سیگار" نیزانتشارداد. اما به زودی آقای دکتورفاروق وردک وزیرمعارف پیشین افغانستان، آن ادعا را رد نمود.
موضوع یورش وشکست طالبان تروریست درحمله به پارلمان، اندکی از گرمی موضوع کاست، ولی نتوانست اهمیت آن را به عنوان یک موضوع جدی ومهم از میان بردارد. رسانه ی شدن موضوع وعطفی که در روزهای پسین به آن شده است، حاکی از آن است که به عنوان موضوع محوری در کنارحملات تروریستی در بدخشان وقندز می توان به آن نگریست. زیرا اگر طی سالیان متمادی مصیبت دهشت افگنی، خواب را از چشمان مردم آرزومند صلح ربوده است، دست اختلاس وچپاول، فساد و زراندوزی های حرام ناشی از دستبرد افراد وشبکه های فاسد درحریم دارایی های که در نهایت به مردم افغانستان تعلق گرفته اند، حال جامعه را زار وناتوان وحتی کمک کننده به دهشت افگنی نموده است. اگر دهشت افگنی در همه نقاط کشور وضعیت کنونی پرمخاطره یی را بار آورده است، فساد وچپاول شبکه های مافیایی قدرت مندان نیز اسباب ژرفترین وگسترده ترین نا بسامانی هایی را بار آورده که در سطح جهانی کم مانند است. این است که چنین عوامل تباهیگر درچهره های مختلف طرف توجه مثبت ویا منفی دست اندرکاران امور سیاسی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی جامعه نیز بوده است. چنین است که افراد آرزو مند رسیدن به مقام ریاست جمهوری، با کلی گویی ویا مشخص نمودن آنها از این عوامل زیانبار سخن گفته اند.
هنگامی که وزیر معارف کشور چنین ادعایی را مطرح می کند و منبع مؤثرخارجی که دست فعال در تمویل بودجۀ وزارت معارف داشته است، به آن صحه می گذارد، و وزیر پیشین را نیز زنده و دارندۀ دست وپای وزبان باز می یابیم، خوب است که تحقیق موضوع به آزمون گرفته شود. ولی از آنجایی که ادعای اختلاس یگانه مورد در حیات ریاست آقای حامد کرزی نبوده ونیست، واز آن جایی که بارها دربقیه وزارت ها ونهادها نیزاز چور وچپاول گفته شده وبه زودی موضوع حفظ وخاموش شده است، ما با گونه یی از واکنش ناباورانه ویأس آمیز وحتا مواردی عصیان گونه در جای طرح تحقیق از طرف برخی از مردم ناراضی میهن خویش مواجه می شویم، لازم است که پیرامون موضوع تحقیق وجوانب مؤثرویا محدودیت های آن نیز بیشتر گفته شود. به ویژه که تا حال بیشترین واکنش های مدنیت آمیزآرزوی روشن موضوع را حمل نموده وخواهان مبارزه با مفاسد چرکین دیرینه اند.
در پایان می خواهیم این مسئل را که در گسترۀ فساد شناسی وفساد ستیزی می تواند حایز اهمیت باشد، اندکی بیشتر باز نمائیم:
مدعیان اختلاس چه می گویند
1ــ وزیر معارف . دکتور اسد الله حنیف بلخی
"اخیراً اسدالله حنیف بلخی؛ وزیر جدید معارف و فریده مومند؛ وزیر تحصیلات عالی در مجلس نمایندگان گفتند که مقامات پیشین وزارت معارف شمار مکاتب را جعل کرده و در امتحانات ورودی دانشگاه نیز اعمال نفوذ کرده اند.
آقای بلخی گفته است که در مناطق ناامن افغانستان آنطوری که وزیر پیشین گزارش داده، مکاتب فعال نیستند و مسئولان قبلی، آمار مکاتب را مهندسی و میلیون ها دالر را از این طریق اختلاس کرده اند.
این مکاتب به مکتب های "ارواح یا خیالی" که وجود فیزیکی ندارند، مشهور شده و ادعا شده که وزیر پیشین معارف، ماهانه مصارف و حقوق معلمان این مکاتب را دریافت می کرده است." (خبر گزاری جمهور 30 جوزا)
این مکاتب به مکتب های "ارواح یا خیالی" که وجود فیزیکی ندارند، مشهور شده و ادعا شده که وزیر پیشین معارف، ماهانه مصارف و حقوق معلمان این مکاتب را دریافت می کرده است." (خبر گزاری جمهور 30 جوزا)
2 سیگار
"جان اف سوپکو بازرس ویژهی امریکا برای بازسازی افغانستان در این گزراش چنین اظهار می دارد:
"وزیر معارف گزارش داده که هیچ مکتبی در بخشهای نا امن افغانستان باز نیستند، اما مقامهای پیشین آمارها را دستکاری کردند و پول را اختلاس کردهاند. ین ادعاها نشان میدهند که ایالات متحده ممکن است برای تمویل مکتبهایی که وجود نداشته باشند؛ پول پرداخته باشد."( طلوع نیوز/ جمعه 29 جوزا 1394)
3 ــ کمیسیون مستقل حقوق بشرغور:
". . . در حدود ۷۰ درصد مکتب های این ولایت بسته هستند وده ها زورمند محلی وتفنگ داران مسلح غیرمسئول بنام آموزگار پول دریافت می کنند."
جواد علوی سرپرست کمیسیون مستقل حقوق بشرغوردر این باره چنین اظهار داشت:" بارها کمیسیون مستقل حقوق بشرپس از بررسی ها و تحقیقاتی که درین باره داشته نگرانی اش را از وضعیت معارف غور ابراز نموده ، دربرخی ازولسوالی های این ولایت تا هفتاد درصد مکتب وجود دارد اما غیرفعال است ، مکتب در تشکیل وجود دارد ، آموزگار در تشکیل وجود دارد اما هیچ صنف آموزشی فعال نیست ، به ویژه در بخش دختران."
عبدالمجید ناطقی عضو شورای ولایتی غور گفته است:" بیشتر مکتب ها درین ولایت غیر فعال هستند ومعاش آموزگاران به بزرگان قومی داده می شود ، حتی ازین پول ها به طالبان هم داده می شوند واین نشان می دهد که وضعیت معارف درغور نگران کننده است."
"در این میان، رئیس معارف غوراین گفته ها را بی بنیاد خوانده و گزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر را کاملا رد میکند."
( طلوع نیوز5 سرطان 1394)
- "آگاهان همچنان تاکید دارند که همانند مکاتب، پست ها و تشکیلات خیالی در سکتورهای دیگر دولتی نیز در برخی از مناطق کشور به مشاهده رسیده است." ( راه فردا31 جوزا)
- فریده مومند: مداخله در امتحانات ورودی به دانشگاه ها نیز اعمال نفوذ کرده اند.
واکنش آقای فاروق وردک
آقای فاروق وردک چه می گوید:
" فاورق وردک وزیر پیشین معارف افغانستان با اشاره به نشر گزارش تازه از سوی بازرس ویژه ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان یا "سیگار" در مورد وجود اختلاس کمک های جامعه بین المللی و موجودیت مکتب های خیالی در بعضی مناطق کشور گفته است که وی حاضر است تا در باره یک یک از معلمان و هر باب مکتب حساب پس بدهد.
آقای وردک تاکید می ورزد که اگر قرار باشد پول های معارف در دوره که وی سمت این وزارت را به عهده داشت حیف میل شده باشد معلوم است که از سوی کمک کننده گان و پیمان کاران چنین کاری انجام شده است، زیرا تمامی کمک های ایالات متحده امریکا به معارف افغانستان از سوی کمک کننده گان امریکایی مصرف شده اند نه از طریق وزارت معارف و نه هم حکومت افغانستان.
این گفته های در حالی ابراز می شود که سیگار با نشر یک گزارش جدید می نگارد که مقامهای پیشین معارف افغانستان پول های هنگفتی را از نهادهای جهانی تحت نام اعمار مکتب ها ، و روند آموزش برای آموزگاران و مدیران مکتبهایی که اصلاً وجود نداشته اند پول به دست آورده اند." ( طلوع نیوز/ جمعه 29 جوزا 1394)
آقای وردک تاکید می ورزد که اگر قرار باشد پول های معارف در دوره که وی سمت این وزارت را به عهده داشت حیف میل شده باشد معلوم است که از سوی کمک کننده گان و پیمان کاران چنین کاری انجام شده است، زیرا تمامی کمک های ایالات متحده امریکا به معارف افغانستان از سوی کمک کننده گان امریکایی مصرف شده اند نه از طریق وزارت معارف و نه هم حکومت افغانستان.
این گفته های در حالی ابراز می شود که سیگار با نشر یک گزارش جدید می نگارد که مقامهای پیشین معارف افغانستان پول های هنگفتی را از نهادهای جهانی تحت نام اعمار مکتب ها ، و روند آموزش برای آموزگاران و مدیران مکتبهایی که اصلاً وجود نداشته اند پول به دست آورده اند." ( طلوع نیوز/ جمعه 29 جوزا 1394)
" ” اگر وزیر جدید معارف آمار و ارقام قبلی این وزارت را نادرست خوانده است باید آمار و ارقام درست را در اختیار عموم قرار دهد و بگوید که براساس کدام میکانیزم به این آمار و ارقام دست یافته است”. ( افغان نیوز 31 جوزا)
وی انگیزه را درکجا می بیند:
” کشورهای کمک کننده به افغانستان تلاش می کنند از تعهدات شان در کنفرانس های بین المللی از جمله توکیو، شیکاگو، لندن و واشنگتن سرپیچی کنند”.
" وی علاوه کرد، معارف مهمترین شاخه یک نظام حکومتی است و ارگ نشینان با شایعه پراکنی رسانه ای قصد دارند حکومت حامد کرزی و منسوبین وی را ناکارا و فاسد معرفی کنند."
انتظارازمدعیان وافشاگران
در قدم نخست ایجاد کمیتۀ حقیقت یاب صورت بگیرد و دو منبع که عبارت اند از:
1 – جناب وزیر معارف کنونی
2- "سیگار"،
هرچه زودتر همه اسناد، ارقام را که موارد پایانی را شامل می شود، ارائه بدارند.
- مقدارپول
- منبع کمک کننده
- منبع تهیۀ کنندۀ پروژه های وابسته به وزارت معارف
- نوعیت پروژه:
مکتب سازی، تهیه کتاب و لوازم درسی، معاش مامورین ومعلمین مربوطه
- جای و سال تهیۀ پروژه ها
- افراد و نهاد های نظارت کننده
- گزارش سالیانۀ افراد ونهاد های نظارت کننده
- به منظور داشتن تصویر روشن از پیشینۀ موضوعات، و دسترسی به نتایج شفاف، بهتر است که موارد بالا برای بررسی دورۀ وزارت آقایان، حنیف اتمر، و یونس قانونی نیزطرف توجه باشد.
ادامه دارد
پیوست. برای معلومات بیشتر
غلام فاروق وردک
محترم غلام فاروق وردک وزیر معارف جمهوری اسلامی افغانستان در سال 1338 در ولسوالی سید آباد ولایت میدان وردک زاده شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسط را در زادگاهش و لیسه را در کابل به پایان رساند.
فاروق وردک در سال 1361 وارد فاکولته فارمسی دانشگاه پنجاب پاکستان گردید و در سال 1365 از این دانشگاه فارغ شد. سپس میان سالهای 1365 الی 1370 در کمیته سویدن برای افغانستان در شهر پشاور مصروف خدمت گردید.
فاروق وردک در جریان سالهای 1375 الی 1380 در حالی که در اداره برنامه انکشافی ملل متحد مصروف کار بود، سند ماستری خود را در بخش اداره از پوهنتون پریستون در پشاور به دست آورد.
آقای فاروق وردک در ماه حوت سال 1382 از سوی رئیس دولت انتقالی اسلامی افغانستان به حیث رئیس دارالانشای دفتر مشترک تنظیم انتخابات مقرر شد و سپس در دلو سال 1383 به حیث رئیس عمومی اداره امور و دارالانشای شورای وزیران موظف گردید.
نامبرده علاوه بر این وظیفه، ریاست دارالانشای جرگه امن منطقوی را نیز پیش می برد.
فاروق وردک در ماه میزان 1387 از سوی حامد کرزی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان به حیث وزیر معارف به پارلمان معرفی گردید که بعد از کسب رای اعتماد تا اکنون دراین پست اجرای وظیفه می نماید.
............................................................................................................................................
دکتر
نسرین رنجبر ایرانی
دریا هوای مانده، ملولم کرد
دریا هوای مانده، ملولم کرد
آواز بازخوانده ملولم کرد
آوازهای گمشده را سرکن
گلبغض موج بشکن و پرپر کن
دریا بخوان ترانه باران را
فریاد کن حماسه طوفان را
زنجیر خشم صاعقه را بگسل
دریا، غریو موج برآر از دل
…
خاموش مانده ای زچه ای دریا
از جوش مانده ای زچه ای دریا
من بندی ام،تو از چه پریشانی
من بنده ام، تو از چه به فرمانی
خشم و خروش و تاب و توانت کو
آوازهای روز و شبانت کو
روکرده ای به شعله فانوست
در پشت سر رها اقیانوست
دل بسته ای به لؤلؤ و مرجانت
شوری نمانده در دل و در جانت
پابسته نهنگی و ماهی ها
کاینگونه غافلی ز تباهی ها
دریا دلم گرفته، فغانت کو
خشم و خروش و تاب و توانت کو
دریا مرا ببین که چه دلتنگم
اینسان به سر، برآمده بر سنگم
تنهایم و رها نیم از تن ها
مردابم، ارچه دل به سوی دریا
مرداب می شوی تو هم ای دریا
باور کن ازمن و منشین اینجا
راهی بجوی، باری و راهی شو
دریا نمان پرنده و ماهی شو
یا باش و آسمان به دمی درکش
بر صفحه جهان قلمی برکش
ویران کن و نگون کن و دیگر کن
بر هم زن و تبه کن و آخر کن
دریا! هوای مانده ملولم کرد
آواز بازخوانده ملولم کرد
آوازهای گمشده راسرکن
گلبغض موج بشکن و پرپر کن.
نسرین رنجبر ایرانی (از کتاب «نرگسی بر شنزاری»)
آواز بازخوانده ملولم کرد
آوازهای گمشده را سرکن
گلبغض موج بشکن و پرپر کن
دریا بخوان ترانه باران را
فریاد کن حماسه طوفان را
زنجیر خشم صاعقه را بگسل
دریا، غریو موج برآر از دل
…
خاموش مانده ای زچه ای دریا
از جوش مانده ای زچه ای دریا
من بندی ام،تو از چه پریشانی
من بنده ام، تو از چه به فرمانی
خشم و خروش و تاب و توانت کو
آوازهای روز و شبانت کو
روکرده ای به شعله فانوست
در پشت سر رها اقیانوست
دل بسته ای به لؤلؤ و مرجانت
شوری نمانده در دل و در جانت
پابسته نهنگی و ماهی ها
کاینگونه غافلی ز تباهی ها
دریا دلم گرفته، فغانت کو
خشم و خروش و تاب و توانت کو
دریا مرا ببین که چه دلتنگم
اینسان به سر، برآمده بر سنگم
تنهایم و رها نیم از تن ها
مردابم، ارچه دل به سوی دریا
مرداب می شوی تو هم ای دریا
باور کن ازمن و منشین اینجا
راهی بجوی، باری و راهی شو
دریا نمان پرنده و ماهی شو
یا باش و آسمان به دمی درکش
بر صفحه جهان قلمی برکش
ویران کن و نگون کن و دیگر کن
بر هم زن و تبه کن و آخر کن
دریا! هوای مانده ملولم کرد
آواز بازخوانده ملولم کرد
آوازهای گمشده راسرکن
گلبغض موج بشکن و پرپر کن.
نسرین رنجبر ایرانی (از کتاب «نرگسی بر شنزاری»)
***
حبیبه کوهستانی
هیاهو . . .
صدايم را در بيداري
صبح ديدار و ،
در غوغاي ياد هايت،
لاي هياهوي خفته و
شعار هاي نا موزون ، زمان
گم كرده ام ... !
صبح ديدار و ،
در غوغاي ياد هايت،
لاي هياهوي خفته و
شعار هاي نا موزون ، زمان
گم كرده ام ... !
سراشيب دلگير نفس ها
به زنجيرم ميكشد ،
وقتي
از نارون هاي دهكده ي من ،
بوي باروت ميرسد !
ذره ذره ،
دود ميشوم ،
نابود ميشوم ،
به خطي ميرسم ،
كه الفباي اغازم را ،
گم كرده ام !
به زنجيرم ميكشد ،
وقتي
از نارون هاي دهكده ي من ،
بوي باروت ميرسد !
ذره ذره ،
دود ميشوم ،
نابود ميشوم ،
به خطي ميرسم ،
كه الفباي اغازم را ،
گم كرده ام !
چه روزگاري ست ، نازنين !!!
دستهاي سبزم ،
لمس همان سُرب ،
پنجه هاي شماست ،
كه در خرمن زار پدر ، روييده ايد ،
اي شما ، اي خوشه هاي خوب
ارامش كدام مزرعه ،
يا كه مگر ،
ايا خوابيده ايد ؟
از تاري بخت ... !
نه ، نه ،
از نامردمي ، شما را
گم كرده ام !
دستهاي سبزم ،
لمس همان سُرب ،
پنجه هاي شماست ،
كه در خرمن زار پدر ، روييده ايد ،
اي شما ، اي خوشه هاي خوب
ارامش كدام مزرعه ،
يا كه مگر ،
ايا خوابيده ايد ؟
از تاري بخت ... !
نه ، نه ،
از نامردمي ، شما را
گم كرده ام !
عزيز من ،
ازين بعد ياد ،
خار هاي پنهان .
چون همان عشق نهان ،
پس هر بوته ي از
دشت خيالت ، قد ميكشم ،
سبز خواهيم بود ... !
تا بدانيم ،
كه حتا ، اگر همه ي زنها
شبيه سنگ ها ، هم شوند !
حتا ، اگر همه سرو ها ،
چوبه ي دار ما هم شوند !
من و دختر خورشيد ،
با سبدي از عطر نعناع
و نسترن
از دل تنهاي شقايق ها ،
بر پنجره باز صبح
با نگاه ميخك هاي عاشق ،
سلام خواهيم كرد ،
تا بداني كه ،
در سرزمين من ،
... هنوز عشق نمرده ست ،
كه... هنوز عشق در من زنده ست !
ازين بعد ياد ،
خار هاي پنهان .
چون همان عشق نهان ،
پس هر بوته ي از
دشت خيالت ، قد ميكشم ،
سبز خواهيم بود ... !
تا بدانيم ،
كه حتا ، اگر همه ي زنها
شبيه سنگ ها ، هم شوند !
حتا ، اگر همه سرو ها ،
چوبه ي دار ما هم شوند !
من و دختر خورشيد ،
با سبدي از عطر نعناع
و نسترن
از دل تنهاي شقايق ها ،
بر پنجره باز صبح
با نگاه ميخك هاي عاشق ،
سلام خواهيم كرد ،
تا بداني كه ،
در سرزمين من ،
... هنوز عشق نمرده ست ،
كه... هنوز عشق در من زنده ست !
***
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen