Mittwoch, 13. November 2013

می خواهم مکتب بخوانم، اما پدرم مرا فروخت.



اسماء 5 ساله: 

 می خواهم مکتب بخوانم،

                   اما پدرم مرا فروخت

دل کس به کس نسوزد به محیط ما به حدی              
که غزال چوچه اش را به پلنگ می فروشد.

یک دختر پنج ساله در شهر شبرغان مرکز ولایت جوزجان توسط پدرش در بدل 3 جریب زمین للمی فروخته شده است. خبرنگار رادیو آزادی جزئیات از قضیه را در گزارشی آماده کرده است:
وقتی به دفتر سازمان حقوق بشر شهر شبرغان رفتم یکی از کار مندان این دفتر برایم گفت که در این شهر دختران خورد سال زیادی را به شوهر می دهند، یعنی در حقیقت می فروشند. این موضوع را با خانم مغفرت صمیمی رییس سازمان حقوق بشر ولایات جوزجان، فاریاب و سرپل در میان گذاشتم که خانم صمیمی با تایید این موضوع وضعیت حقوق بشر در ولایت جوزجان را وخیم خواند.
خانم صمیمی شایع ترین نقض حقوق اطفال را در این ولایت ازدواج های اجباری و فروش دختران خورد سن دانست که به پیمانهء وسیع صورت می گیرد. خانم صمیمی به دختری اشاره کرد که پنج سال سن دارد و توسط پدرش در بدل 3 جریب زمین فروخته شده است:
« پدر این دختر از اینکه کرایه نشین و خودش هم در این شهر مسافر بوده از این سبب دختر هفت ساله اش را در بدل زمین فروخته و حالا مادر دختر فریاد می زند که دخترش را نمی فروشد. ما تلاش داریم هرچه عاجل به این مشکل رسیده گی نماییم. چرا که این طفل تا هنوز به سن قانونی خود نرسیده نباید با این دختر نکاح صورت بگیرد. »
در این حال اسما دختر پنج ساله که پدرش او را در بدل زمین فروخته است با تبسم می گوید، او می خواهد مکتب بخواند و در آینده داکتر و یا هم معلم شود. اسمای کوچک آرزو دارد به مکتب شامل شود:
« من می خواهم مکتب شامل شوم و داکتر شوم، نمی خواهم شوهر کنم از پدر جانم می خواهم که مرا نفروشد. خواهرم را پدرم فروخت هر روز گریه کرده به خانه می آید. و ما را هم گریه می گیرد. »

مادر اسما که اشک در چشمانش حلقه زده و 3 طفل قد و نیم قدش که دامن او را محکم گرفته و کمتر صحبت می کند گفت:
« یک دختر 7 ساله ام را هم، چندی پیش شوهرم به یک جوان 25 ساله فروخت. هر روز از خانهء داماد فرار کرده به خانه می آید. حالا دخترم دیوانه شده می گرید و می گوید که او بچه مرا می زند و پیش می کند، گپ زدن خود را نمی فهمد. »
رمضان پدر اسمای 5 ساله می گوید او به علت فقر و تنگ دستی دخترش را در مقابل زمین به یک جوان نامزد کرده است که پس از گذشت مدتی فامیل آن جوان خواهان عروسی با دخترش شده که سر انجام وی از عواقب ناگوار این عملش ترسیده و به ریاست سازمان حقوق بشر پناه آورده است:

« من برای آنها قو ل داده بودم که هر وقت دخترم کلان شد برایش می دهم نه همین حالا، اما جانب مقابل برایم سر زوری می کنند و می خواهند دخترم را همین حالا نکاح کنند. »
مسوولان سازمان حقوق بشر می گویند، اکنون پیوند نامزدی این دختر خورد سال را با آن جوان می خواهند فسخ نمایند. و تلاش دارند تا زمین که پدر دختر از نزد پدر جوان دریافت کرده به کمک مردم دوباره برای شان بر گردانند.
دفتر سازمان حقوق بشر در شبرغان همچنان افزایش ازدواج های قبل از وقت در جوزجان، فاریاب و سرپل را نگران کننده خوانده و عامل آن را بیکاری و فقر اقتصادی خانواده ها می دانند.
گزارشگر: محمد عالم رحمانیار
                                                برگرفته از وئبلاگ گزارشنامۀ افغانستان 

دوشنبه ۲۰ عقرب ۱۳۹۲ ه‍.ش 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen