Sonntag, 17. Juni 2012

شبکۀ سراسری مردم هزاره



خوشه

ننگ برچنان " اکادمی علوم "
                     
 اکثریت عظیم مردم میگویند که ازامکانات وزمینه هایی هم که برای بازسازی افغانستان میسربود، استفادۀ معقول نشد. مردم درهمه زمینه ها نارضی هستند. عدم استفادۀ مثبت،عدم دستاورد،سمت یافتن افغانستان درجهت تشدید بحران و قرار دادن مردم به سوی تباهی مزید،واقعیت های انکارنا پذیراست. پیرامون عوامل آن نیز سخنان کم گفته نشده است. ازبیروکراسی متعفن، مافیا پروری، تفرقه افگنی ،زراندوزی،انگیزه های برخاسته ازمنافع کشورهای حضور داشته در افغنستان از  . . . گفته شده است. اما نباید فراموش نمود که از نقش وعملکرد زیانمند و غیر مسؤولانۀ گروهی که ازآنها گاهگاهی با نام" تیم کرزی" یا د میشود، به گونۀ شایسته تحلیلی ارایه نشده است. گروهی که سطح وسویه وظرفیت وکارآیی مثبت  نداشته؛ ولی ازآغاز گسیل حامد کرزی به افغانستانتا حال دارندۀ صلاحیت همه جانبه وروبه فزونیاست . این گروپ از شروع با دسیسه بازی وتوطئه گری،وروش های فاقد صداقت پست های حساس را به چنگ آورد،واگر جایی در اختیارافراد ونهادهای دیگری بود؛ گزینه های خود را آماده نموده، افراد ضعیف النفس، مقام دوست وخود فروش وبوت پاک راکه خارج از د ایرۀ تیم مخرب بودند، به عنوان دست نشانده موقع دادند.
بسا از اعمال این تیم شریر از انظار پنهان مانده است. اما یگان وقت، رسوا شده اند. رسوایی کریم خرم وزیر اطلاعات وفرهنگ چند سال پیش، در مورد موضوع زبان ها در افغانستان، واضح کرد که افراد ومهره های اصلی  " تیم کرزی" تا چه اندازه ازعلم و دانش بی بهره بوده و ازاندیشیدن به روشهای دوستانه فاصله دارند. کرزی او را محافظت کرد. وبعد هم مشاور ارشد تعیین نمود. حالا باید فکر کرد که او چه مشوره ایی میدهد.

اینک دراینروزها تعفن دیگری از دامن جعل وجهل آنها بیرون شد. افرادی که از خواندن و نوشتن ابتدایی هم معذورند. افرادی که در گذشته نیزدرپیوند با فرقه بازی های متعصبانه و دور ازعلم ود انش،و درزیر حمایت استادان متعصب خویش نوشته های بی مایه و بی پایه نشر می نمودند، زیر نام "اکادمی علوم" نه تنها به علم ودانش توهین کرده اند بلکه، سیاست اصلی، منظوراصلی ودنیای تنگ ، سیاه،منفور وتاریخزدۀ خویش را نمایش داده اند.

کشوری که تعیین نفوس آن هنوز هم برمبنای حدسیات وگمانه زنی ها است وتعیین نفوس از طرف منابع رسمی آن بیشتر متأثراز لزوم دید وقصد افرادی بوده که " تیم کرزی" دست پروره های آنان است،کشوری که به آبادی،به امنیت، نیار دارد ومردمان آن به مشارکت ،همیاری واحترام،ضرورت دارند، کشوری که از چارسو کارد های بران آمادۀ قطع نمودن بدن آن اند،کشوری که مردمان آن نان میخواهند، . . . در این کشور،مشتی جاهل با توهین به مراکز علمی، جایی را غصب نموده ودست به فعالیت زهر آگین، وجاعلانه زده اند.
منظور: زیاد نشان دادن یک قوم و کمتر نشان دادن  اقوام دیگر و حتا حذف نام آنها.
این منظوراز کجا برخاسته است؟ این منظور ره به کجا می برد؟
از سیاست برتری جویی، ازاحساساتی که قتل و نسل کشی اقوام غیر خودی را لازم می بیند. ازجهالت، ازپسمانی. اما از داشتن قدرت وتحمیل هر لزوم دید. همان چیزی که گروهی که کرزی را رهبری میکنند، تا حال ادامه داده اند .

گرچه حامد کرزی با مشاهدۀ عکس العمل ها ومشورۀ افراد زیرک ومحیل تر این گروه، چند تن از جعلکاران جاهل وبرتری جوی را برطرف کرده است، اما نباید فراموش نمود که تهداب سیاست های گروهی که در واقع کرزی را به هرسو می چرخانند، تغییری نکرده است. افراداین گروه در بقیه مؤسسات و نهادها به شدت در پی گسترش سیاست های مشابه و زیانمند برای  مردم افغانستان مشغول هستند.

اکادمی نام نهاد علوم، به علم و خرد توهین کرده است. به اقوام، به ملیت ها ، به ضرورت ایجاد بنیاد های فکری، در راستای همسویی وبرادری،خیانت کرده است. حامد کرزی دراعلام برطرفی آنها مشکلی را حل نمیکند. باید اندیشه های زهر آگین آنها، احساسات غلط و منظورخطرناک ودارندۀ عواقب خونریزانۀ آنها محکوم شود. همچو افراد شریردر هر جای وهر نهادی که هستند، تشخیص ومحکوم شوند.
امروزشعوراجتماعی، شعور حق طلبی، آماد گی برای محکومیت برتری خواهی منفور، به جایی رسیده است که اعمال نابخردانه رامحکوم ودربرابر آن صفوف عملی را ایجاد کند. بنابر آن نباید وظیفۀ محکومیت را تنها به شانۀ اقوام غیر پشتون گذاشت. نویسندگان پشتون، که با جعلکاری اکادمی نام نهاد موافق نیستند،باید آن عمل ناشایست را تقبیح کرده وبه محکومیت منظوراصلی وزیانباری برسند که در پشت آمار دروغین نهفته است. 



------------------------------------------------------------------------------------------------------------



 این بیانیه جهت نشر ارسال شده است. پیشاپیش از نشر آن سپاسگزاریم.


                                                                                       شبکه سراسری مردم هزاره
                                                                                                   Hazara People International Network
                                                                                                                  www.HazaraPeople.com

جمع آوری جعل نامه اطلس اقوام غیرپشتون کافی نیست؛ باید دیدگاه و رفتار نازیستی و نژادپرستانه از بین برود!





شبکه سراسری مردم هزاره: همانطور که می دانیم انتشار جعل نامه هایی همچون دایرت المعارف (دانشنامه) آریانا و اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها) از سوی جمع نام نهاد آکادمی علوم، با واکنش شدید اقوام تحت ستم هزاره، اوزبیک و تاجیک روبرو شده است. نویسندگان این دو کتاب که جزو سرسخت ترین تئوری بافان جریان فاشیسم و نازیسم در سرزمین ما می باشند، بصورت مستقیم و غیر مستقیم غیر پشتون ها را اقوام مهاجر خوانده و شعار همیشگی نازیسم پشتونی که “تاجیک به تاجیکستان، اوزبیک به اوزبکستان و هزاره به گورستان ” را دنبال کرده اند.
تئوری بافان و جعل کنندگان تاریخ و واقعیت های جاری و روان سرزمین ما که بازوی فرهنگی تروریسم و خشونت می باشند، با استفاده از نام تحمیلی افغانستان، خود را مالک اصلی این سرزمین قلمداد کرده و آمارهای دروغ درباره میزان نفوس و جمعیت به نشر رسانده و نفوس خود را بر تمام گروه های مردمی و باشندگان اصلی این سرزمین بیشتر دانسته اند. در جعل نامه اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها)، بصورت مستقیم و غیر مستقیم به مردم هزاره توهین شده و در راستای تفکر پشتونستی طالبان، ضمن رافضی (در معنای کافر) خواندن مردم هزاره، زمینه های روانی و فکری جنایت های تازه را برای این آدم کشان قرن ۲۱ بیشتر کرده اند.

واضح است که اینگونه جعل بافی ها از پشتیبانی حامد کرزی و تیم پشتونیستی وی چون وزیر پیشین و بی خرد فرهنگ افغانستان برخوردار است. وزیری که در زمان وزارت خود دستور به آب انداختن هزاران جلد کتاب درباره هزاره ها و تاریخ آنان صادر کرده بود و اقدامات ضد فرهنگی وسیعی را علیه فرهنگ و تاریخ ساکنان اصلی این سرزمین روی دست گرفته بود.

درپی اعتراض شدید به جعل بافی های تازه، اخیرا مسئولین جمع نام نهاد آکادمی علوم به برخی از رسانه ها گفته اند که کتاب “اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها)” را جمع آوری کرده اند و کمیسیونی برای بررسی محتویات آن تعیین شده است.
شبکه سراسری مردم هزاره معتقد است که به گفته های حکومت و نهادهای وابسته به آن همچون آکادمی علوم نمی توان اعتماد داشت. در صورت حقیقت داشتن این امر، باز هم، این اقدامات نمی تواند مانع از فعالیت های جریان نازیستی و برتری طلب پشتون در افغانستان شود. برای پایان دادن همیشگی به جنایت، جعل تاریخی و تحریف واقعیت و توهین و تحقیر باید دیدگاه و رفتار نازیستی و نژادپرستانه از بین برود. دیدگاه و رفتاری که در چند سده حکومت های پشتونیستی به ارتکاب شدیدترین جنایات ضد بشری انجامیده و جعل و تخریب تاریخ و آثار تاریخی فرهنگی ساکنان اصلی این سرزمین اعم از هزاره، اوزبیک و تاجیک، تورکمن، بلوچ و…را در پی داشته است.

شبکه سراسری مردم هزاره از همه ی اقشار کشور عزیز ما که قربانی سیاست های نژادپرستانه می باشند، بویژه از اهالی سیاست و فرهنگ آنان می خواهد اختلافات خود را کنار گذاشته و صف آهنینی را علیه برتری خواهی ایجاد کنند. دانشمندان، فرهنگیان و قلمبدستان غیر متعصب و منصف، با دیدگاه باز نسبت به تاریخ و واقعیت های جاری باید دست بکار شده و آثار علمی ارزشمند ارایه کنند تا میدانی برای گزافه گویی و جعل بافی عده ای نژادپرست و جاعل در این زمینه باقی نماند.

شبکه سراسری مردم هزاره از اقدامات فعالان سیاسی و فرهنگی برای اتحاد و یکپارچگی واقعی اقوام تحت ستم برای توقف کامل جنایات و از میان برداشتن جعل کاری ها و تحریف های تاریخی استقبال کرده و دست آنان را به گرمی می فشارد.

شبکه سراسری مردم هزاره


جهت نشر ارسال شده است. پیشاپیش از نشر این بیانیه سپاسگزاریم.





                                         Hazara

Hazara People International Network
مردم هزاره، جعلیات و توهین های آکادمی فاشیستی افغانستان و حامیان حکومتی آنان را بی پاسخ نخواهند گذاشت.


شبکه سراسری مردم هزاره: آنچه بنام آکادمی علوم افغانستان موسوم شده، در حقیقت اجتماعی از فاشیست ترین و متعصب ترین افراد است که سعی در جعل تاریخ و واقعیت های موجود کشور عزیز ما دارد. مردم هزاره یکی از گروه های مردمی بزرگ و با افتخار این سرزمین است که هزاران سال در کنار برادران اوزبیک، تاجیک، تورکمن و.. با دستاوردهای مدنی خود منطقه ی جغرافیایی افغانستان فعلی را به قلب تپنده ی تمدن جهان تبدیل کرده بودند. برپایی تمدن باشکوه کوشانی و ایجاد سرزمینی با تنوع فرهنگی یکی از دستاوردهای مردم هزاره در طول تاریخ می باشد. آنچه امروز در نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد یونسکو به عنوان تنها ترین میراث بشری از افغانستان ثبت می باشد، یکی از نمونه های باشکوه فرهنگی و تاریخی مردم هزاره است که برنامه ی تخریب آن مرحله به مرحله توسط دشمنان بشریت و تمدن و حاملان خشونت دنبال شده و سپس به یکباره توسط خشک مغزان طالب شان ویران شد. اینان در سه قرن حاکمیت خود که با حمایت مستقیم سیاسی نظامی بیگانگان صورت گرفته، هیچ دستاورد بشری از خود نداشته و تنها و تنها ارتکاب شدیدترین جنایات بشری، فساد، مواد مخدر، توهین به کرامت انسانی، زن ستیزی و …را به ارمغان آوردند. بزرگترین دستاورد آنان در عرصه ی کشورداری برده داری، کشتار جمعی و نسل کشی، کوچ اجباری، غصب و سوزاندن زمین و غارت بوده و در عرصه ی فرهنگ تنها و تنها مشتی جعلیات و دروغ را درباره ی ساکنان اصلی این سرزمین از جمله هزاره ها، اوزبیک ها، تاجیک ها و تورکمن ها بافته اند. اگر امروز این سرزمین فقیرترین کشور جهان است؛ اگر این کشور مرکز بزرگ تروریسم و خشونت است؛ اگر بزرگترین تولید کننده ی مواد مخدر جهان است؛ اگر فاسد ترین کشور جهان است، اگر بدترین کشور جهان برای کودکان و زنان است، همه و همه محصول و دستاورد چند سده حکومت جلادترین و خشک مغزترین ها است.
مردم هزاره آنچه را که گروه های فاشیستی بنام های دایرت المعارف و اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان برای جعل واقعیت و توهین و تحقیر مردم هزاره و سایر باشندگان اصلی این سرزمین منتشر می کنند، فقط بخشی از پروژه ی کلان حکومت پشتونستی و گروه های متحجر همراه آن برای ادامه جنایت در این منطقه ی جغرافیایی می دانند. ادامه یافتن این تلاش ها تنها می تواند شکاف و اختلافات قومی را بیشتر کرده و آغاز مجددی برای جنگ های داخلی باشد. هرچند حکومت فاشیستی کرزی حامی اصلی این گونه طرح ها است اما در حقیقت نویسندگان و تهیه کنندگان و حامیان اینگونه طرح ها باید از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شده و به جرم خیانت ملی محاکمه شوند. این خشک مغزان تلاش های مردم هزاره را برای آموزش، فرهنگ، احترام به حقوق زنان و …بی ارزش می پندارند و تنها ارزش آنان کتاب سوزاندن، مکتب سوزاندن، حمله به دانش آموزان و آموزگاران، معاوضه زنان با حیوانات و.. می باشد.
شبکه سراسری مردم هزاره ضمن محکوم کردن تلاش های خشک مغزان و متحجرین اطمینان می دهد که این گونه اعمال نه تنها روحیه ی مردم هزاره را تضعیف نکرده و باعث حذف واقعیت نمی شود، بلکه مردم هزاره را برای مبارزه با جنایات و جعل پردازی های جنایت پیشگان، همبسته تر و یکپارچه تر می کند.
شبکه سراسری مردم هزاره
www.HazaraPeople.com



              پرتو نادری
                                   
                        جعل در دایرة المعارف
                        بیایید دندانهای اسب را بشماریم!




                                  


در آن روزگاری که بازار بحث های فلسفی دریونان باستان بسیار داغ بود و همه روزه فلسفه دانان بسیارگوی در هرکوی وبرزن به بحث و استدلال می پرداختند، گروهی نیز بیناد فلسفه یی را پی افگندند که استوار بر شمار دندان های اسب بود.
گویند آنها، همه روزه درجایی گرد می آمدند و بحث فلسفی خود را اندر باب تعداد دندانهای اسب دنبال می کردند. گاهی هم که پای استدلال شان می لنگید سوار برخنگ خشم بریک دیگر می تاختند و نا سزا می گفتند. پیرمردی بود که آن اصحاب بزرگوار فلسفه را خدمت می کرد. چای و آبی برای شان فراهم می ساخت؛ اما هر روزی که می گذشت بیهوده گی چنین بحث های بیشتر سبب دلتنگی پیرمرد می شد. مانند آن بود که او دیگر حوصله ی شنیدن چنین سفسطه هایی را نداشت. ناگزیر روزی رفت به بازار و اسبی آورد جوان که داندانهایش همه گان سالم بودند. پیرمرد اسب را به درختی بست و رفت به نزدیک آن فلسفه دانان پرخاشگر و گفت: ای اهل اقلیم بزرگ فلسفه و دانایی! مرا دل به شما بسوخت که این همه در پیوند به تعداد دندان های اسب بیهوده بحث و ستیز می کنید. رفتم به بازار اسبی آورده ام جوان واز شما می خواهم که بحث و مناظره را بگذارید و بیایید برویم تا یگان یگان دندان های اسب را بشماریم تا این همه اختلاف و پراکنده¬گی از میانه بر خیزد!
جماعت را از سخنان پیرمرد حالت دگرگون شد و بر او بر آشفتند که ای پیرمرد بی خبر از لذت فلسفه، تو چقدر گستاخی که یکی ویک بار بر بنیاد فلسفه ی ما همجوم آوردی وآن را خراب کردی! پیرمرد را آن قدرکوبیدند که از هوش رفت و او را از سرزمین فلسفه¬ی خویش بیرون انداختند و خودبر گشتند و بحث داندان¬های اسب را از سر گرفتند.
این حکایت از آن آوردم که واژه ی آکادمی یا اکادمی نیز از همان یونان باستان آمده است. گویند این لفظ از نام یکی از یلان اساطیری یونان گرفته شده که در شمال« آتن» سرزمین های فراخی داشته و آن سرزمین ها را اکادمی می نامیدند و افلاطون در آن مدرسه یی داشته است. گاهی هم گفته اند که اکادمی باغی بوده که افلاطون در آن فلسفه تدریس می کرده است، سخن آخر این که این لفظ اکادمی همان فرهنگستان فارسی دری¬است.
پس این اکادمی هرگونه ریشه ای که داشته باشد، همان جایگاه علم و فلسفه بوده است؛ اما آن جایگاهی که اهل « فلسفه¬ی دندان اسب» گرد می آمدند، جایگاه سفسطه و دروغ پردازی بوده و این سفسطه چیزی دیگری نیست به جز این که حقیقت و دروغ را به عمد درمی آمیزند تا به نتیجه یی نرسند و یا هم بخواهند به نتیجه¬ی دروغینی برسند که خود می خواهند. کاری که بخش دایرةالمعارف آریا« دانشنامه ی آریانا» اکادمی علوم افغانستان هر از گاهی انجام می دهد.
تازه گی ها در جلد نخست نشر تازه ی دایرةالمعارف آریانا گروه «فلسفه ی دندان اسب» کشف بزرگی را به نام خود تسجیل کردند، کشفی که جز بر بنیاد «علم افغانی» دیگر بر بنیاد هیچ علم و فلسفه یی میسر نیست. چنین است که این کشف که شگفتی همه گان را بر انگیخته جز در چنین دایرةالمعارفی دیگر در هیچ گوشه ی جهان ارزش نشر را ندارد؛ برای آن که سر انجام یونانیان خرد مند رفتند و پنجه در دهان اسب کردند وآن دندان ها را یگان یگان بر شمردند. با دریغ که گروه دایرةالمعارف آریانا تا هنوز درنیافته اند که دیگر دوران جعل فرهنگی وتاریخی نه تنها گذشته است؛ بلکه گذشت زمان از چهره ی هرگونه جعلی که حتا به دست هشیارترین جعال هم که صورت گرفته باشد، پرده بر می افگند. من به دست اندرکاران دیراة المعارف آریانا و به جناب رییس اکادمی علوم افغانستان و به جناب رییس جمهور کشور که یک چنین کشف بزرگی در دوران شفاف و زرین!!! او رخ داده است تبریک می گویم و به تمام دوستانی که پرچم بردار علم افغانی اند پیش نهاد می کنم که این کشف بزرگ را که نشانگر آتش جواله ی نبوغ اکادمی علوم افغانستان است بر کتیبه¬ی زرینی بنویسند و آن کتیبه را در چار راه فلسفه و دانش جهانی بگذارند تا جهانیان بر ما نخندند که ما در تکوین دانش و فلسفه¬ی جهان سهمی نداشته ایم!!!
دایرة المعارف آریانای اکادمی علوم با رمل اندازی های فلسفی در پیوند به تناسب نفوس اقوام گوناگون کشور به نتیجه یی رسیده و آن را چنان سند شرمساری تاریخی خویش این گونه به نشر رسانده است:
• پشتونها62 اعشاریه 73 درصد
• تاجکها، 12 اعشاریه 38 درصد
• هزفرهها، 9درصد
• ازبیکها،6 اعشاریه 10 درصد
• ایماقها، 2 اعشاریه 67 در صد
• ترکمن،ها 2 اعشاریه 68درصد
کمابیش پنج در صد دیگر می ماند به نورستانی ها، بلوچ ها، پشته ایها، براهوی ها، شغنانی ها، هندوهاوسیکها، قزلباشها، بیاتها، گوجرها، قرغیزها، مغولها و...
ما درسرزمین شگفتنی انگیزی زنده گی می کنیم. سرزمین بی آمار. ما هنوز نمی دانیم که سالانه چند کودک به دنیا می آیند وچند تن می میرند. سرزمین که حقیقت باید بر مدار نیت سلطان و اریکه نشینان گفته شود نه بر مدار واقعیت های پیرامون. سرزمین که حتا در سده ی بیست ویکم هم همت و دانش آن را نداشته است تا شمار شهروندان خود را در فهرستی درج کند. زمانی که بحث از ایجاد شوراهای ولسوالی ها به میان آمد، گفتند افغانستان هنوز شمار نفوس ولسوالی های خود را نمی داند؛ اما با رمل اندازی های سیاسی پشت پرده ی سیاه، نفوس ولایت های را تعین کردند تا شمار نماینده گان ولایت ها در مجلس نماینده¬گان مشخص شود. حال نمی توان به یقین گفت که بر بنیاد چنین رمل اندازی های سیاسی و تفاهم های پشت پرده، چه مقدار حق شماری از ولایت های کشور زیرپا شده است.
این پرسش را می توان هم چنان مطرح کرد، در سرزمینی که هنوز شمار نفوس مجموعی آن معلوم نیست، چگونه می توان شمار نفوس اقوام گوناگون آن را پیدا کرد. این در حالیست که ما هنوز نام بعضی از اقوام خود را هم نشناخته ایم.
به گونه¬ی دقیق نمی توان فهمید که در پشت چنین جعلی چه اهداف و انگیزه هایی وجود دارد! باید دست اندرکاران دایرةالمعارف اریانا و مسولان اکادمی علوم به این پرسش پاسخ دهند. برای آن جعلکاران خود می دانند که ارقام ساخته¬گی و به دور از واقعیت است. درپیوند به نشر آمار و ارقام درعرصه¬های گوناگون حیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی یک کشور در دانشنامه ها ودایرةالمعارف ها نیاز به مراجه به منابعی است که مسوولیت پخش چنان آماری را بر عهده دارند.
آیا اکادمی علوم افغانستان در پیوند به این امر به « احصاییه ی مرکزی افغانستان» مراجعه کرده است؟ بدون تردید که نه! برای آن که هیچ یک از نهاد های مسوول نمی تواند تا بار یک چنین شرمساری بزرگ را بر دوش کشد.
رییس احصاییه ی مرکزی در گفتگو هایی با رسانه های داخلی و خاجی گفته است که احصاییه ی مرکز ی نه تنها چنین ارقامی را تایید نمی کند؛ بلکه آن را به حال کشور مضر می داند. آقای عبدالرحمان غفوری رییس اداره¬ی مرکزی گفته است که آن¬ها تا کنون در این ارتباط یعنی در پیوند به سر شماری سراسری کاری نکرده اند و آن ها نمی دانند که اکادمی این ارقام را از کجا کرده است!
بدون تردید که این امر یک اشتباه پژوهشی نیست؛ بلکه جعل واقعیت است. آن هم در دایرةالمعارف که می تواند فردا برای دیگران سرچشمه ی تحقیق باشد. به پندار من این مساله یی نیست که بتوان از کنار آن همین گونه به ساده گی گذشت. نخست باید از دست اندرکاران دایرةالمعارف آریا و رییس اکادمی علوم افغانستان به گونه ی رسمی تحقیق شود که این ارقام غیر واقعی و دروغین را از کجا در آورده اند. اکر مرجعی هم است، آن مرجع از چه اعتبار عملی و پژوهشی بر خوردار است. این در حالی است که تا کنون در این جغرافیای بدبختی در افغانستان ، هیچگونه سرشماری کامل و دقیقی بر بنیاد معیار های علمی صورت نگرفته است. چنین است که مرکز احصاییه افغانستان بدون یک سرشماری دقیق وسراسری نمی تواند در این ارتباط ارقامی را به نشر رساند. می پندارم که باید برای دایرةالمعارف آریانا باید جایزه ی بزرگی داده شود که چگونه آسان و ساده در چند دقیقه برنامه ی بزرگ سرشماری کشور را تکمیل کرده ، نفوس کشور را مشخص ساخته و تناسب اقوام را معین ساخته است. وقتی که چنین است دیگر نیازی به موجودیت احصاییه مرکزی باقی نمی ماند.

جوزا ۱۳۹۱
شهر کابل



Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen