Samstag, 6. April 2013

تروریسم طالب




                 خوشه



         تروریسم طالب
                 سیلی بر روی حامد کرزی

                                                     

بیایید در جهان سراغ جنایتکاران سیاسی را بگیرید ونمونه یی را نشان دهید، که مانند جنایتکاران تروریست خوی طالب، چنین ناز ونوازش دیده باشند.
گروهی متحجر، دارندۀ پیشینۀ ضد تمدن، وابسته به تروریسم القاعده و حکومت ها و نهادهای سیه دل و زشت اندیش پاکستانی وچند کشورعربی ، هر روز دست کشتارانسان های بیگناه می زنند. اما، برادر خطاب می شوند. برایشان دفتر ودیوان محترمانه داده می شود. زندانیان بالفعل دستگیرشدۀ ایشان ،از طرف رئیس جمهور " طالبان بیگناه " خطاب می شوند. از رهبر جنایتکار وجاهل آنها  ملاعمر، خواهش می شود که بیا خود را برای انتخابات  ریاست جمهور ی  نامزد کن  . . .
ایا چنین نمونه های دیده شده اند؟

طالبان در حالی که  با صراحت و وضاحت می گویند که قانون اساسی ، انتخابات و نهادهای مدنی را قبول نداریم ، ولی میان مقامات امریکایی و اعضای تیم مخصوصی که کرزی را هدایت میکنند ، رقابت تماس گیری ونازدادن آنها جریان دارد.
مصارف بیهوده را باید یادآوری نمود. ملیون ها دالر خرچ دسترخوان طالب  و مصارف شورای نام نهاد صلح می شود، در حالی که ده ها هزار معلم ومامور معاش بخور ونمیر خویش را دریافت نمی دارند. 
آنها مکتب می سوزانند. درهلمند وقندهار وپکتیا مکاتب بسیاری بسته شده اند . زیرا ترس و رعب تروریسم ومکتب ستیزی طالب مجال بازگشایی آنها را نمی دهد.
ناز دیده گی های طالب او را هارتر نموده است. نمی خواهد  جنایتکار خویش را در زندان  ویا درحال محاکمه ببیند. زندانیان محبس قندهار را با خاطرآسوده وبا مصؤونیت ها فرارداد. محبس بگرام را مطابق میل زیر نفوذ آورد ؛ واینک  در فراه فاجعۀ دلخراش دیگر آفرید. زیرا راه دیگری را سراغ ندارد. حکومت شرع را می خواهد برمبنای آن برداشت شناخته شده اش. برای زن حد اقل کرامت وحقوقی را قایل نیست . با آن همه،مطمین است که در ارکان دولت وحامیان آنها مدافعین و پشتیبانانی دارد.

بیایید مقایسه کنید که ملاعمر و گروه تروریست او چه چیزی کمتر از بن لادن معدوم انجام داده است. شاید یکی از تفاوت ها این باشد که بن لادن جنایتکار اعمال ضدبشری خویش را افزون بر مردم افغانستان، بر زور گویان سرمایه دار نیز انجام می داد،اما، گروه ملاعمر ویاران پاکستانی اش، که همه از برکت جنایات بن لادن به انتحار وکشتار دست یافته اند، جان مردمی را در دوطرف خط دیورند می گیرند که آهی دربساط آنها نمامده است.
جنایتی که در فراه آفریده شد با جنایتی که در کویته سرزد، واینک در وزیرستان و دربقیه مناطق پاکستان وشهرهای افغانستان صورت می گیرد، نقشی از سیاست  غلط حکومت حامد  کرزی ونهادها وشخصیت های نابخرد وتنگنظر پاکستانی را نیز نشان می دهد. 
با این رویداد ها نباید نادیده گرفت، که خوشباوری ساده لوحانه وکمبود خرد ورزی سیاسی کرزی بیشتر به شناسایی می رسد. 
کرزی پس ار اعمال دهشت افگنانۀ طالبان، زیر فشار عامه سخنان محکومیت آمیز بر زبان می آورد، اما سیاست رسمی او همچنان تداوم ناز طالب و سیاست آوردن طالب در قدرت است. پس از جنایت طالب در فراه نیز چنین کرد. در حالی که خبرنگاران و اعضای  جامعۀ مدنی افغانستان خون های اندکی را که در تن دارند، صمیمانه  فدای زخمی ها می کنند؛ کرزی از تحقیق موضوع گپ می زند. گویی برای وی معلوم نشده است که طالب غیر از کشتار وبیرحمی کار دیگری نداشته وندارد؟
این تجاهل سیاسی شخصی که رئیس جمهور شده است، بیان واضح گریز از وظیفۀ تروریست ستیزی است که افغانستان به آن نیاز دارد.
خونهایی که در فراه ریخت ؛ نقشی بر روی و چهرۀ طالب پروری کرزی نیز بر جای گذاشته است.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen