Mittwoch, 16. Mai 2012

پیرامو ن سرنوشت فلسطین








چه سرنوشتی درانتظارفلسطین است ؟

تجدید انتشار 
 
نصیرمهرین
  
سال 1974، هنگامی که نمایندۀ سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان ناظر وارد مؤسسۀ ملل متحد شد،گمانی برجای نمانده بود که زمینه های جهانی به رسمیت شناختن استقلال مساعد تر  شده اند. زحمات و مبارزات فسلطینی ها،فشارهای وارده بررهبران جبون کشورهای عربی،عقب گاه های رهبردی درسطح جهانی؛ به آن پیروزی وافق های بعدی مژده میداد. سال 1988، اعلان استقلال فلسطین،طلب حقوق فلسطینی ها را بی چون چرا صحه می نهاد.
طی سالهای بعدتر، با وجود فروپاشی شوروی یا بخشی ازعقب گاه رهبردی فلسطینیان، به ویژه سازمان الفتح که یاسرعرفات دررأس آن قرار داشت،توان یابی آنها به جایی رسیده بود که پیمان اسلو را درسال 1994 بمیان بیاورد. پیمان اسلو با وجود نواقص، داشتن نکات مبهم ، ونارسا ،مهر تاییدی بود بر حق تأسیس دولت مستقل فلسطین، در بخشی از سرزمین های اشغال شده .
 اما طی سالهای بعد ازآن، دوعامل مانع شونده بیش ازهمه درسر راه تحقق آمال مورد نیاز تبارز یافت.
آن دوعامل که در واقع همدیگر را به گونه یی  کمک وتکمیل نموده اند، توان یابی سازمان های شهرت یافته به نام حماس وجهاد اسلامی از یک طرف و مخالفت های دشمنان سرسخت فلسطین دراسرائیل بود. محافظه کاران اسرائیل که با پیمان اسلو نیز موافقت نداشتند، در پی کار شکنی وایجاد فضای متشنج بودند. آن زمینه را شارون چهرۀ شناخته شدۀ دشمنی با فلسطینی ها، با ماجراجویی ها وحملات نظامی برخلاف آمال فلسطینی ها مساعدتر نمود.  گفته می شود که بی کفایتی ها، فساد اداری ورشوت ستانی ها،سران الفتح را از مردم فلسطین جدا نمود و به رشد جهاد اسلامی و حماس کمک نمود. حماس وجهاد اسلامی درحالیکه وجود اسراییل را نپذیرفته بودند،وتکیه بر جهاد وشهادت وتربیۀ افراد انتحاری نمودند، رهبران اسراییل، فرصت را غنیمت شمرده،به حملات نظامی و ویرانگری درسطح نظامی؛ پرداخت ودرسطح سیاسی، کوشش هایی را به منظورتعلیق خواست ایجاد دولت مستقل فلسطین پیش بردند. جانبداری امریکا ازمواضع اسراییل، قطع کمک های اتحادیۀ اروپا وامریکا به دولت خود گردان فلسطین،دشواری هایی بیشتری را بر اکثریت مردم بیش از 4 ملیونی فلسطین تحمیل نمود.
 اسراییل با استفاده از فرصت به ساختن شهرک ها درقلمرو اشغالی ادامه داد.اگر اسرائیل باری با توجه به میزان فشارها وگسترش دامنۀ مخالفت در کشورهای عربی وجهان، عقب نشست، کار شهرک سازی نماد غایت اصلی سیاست غاصبانه، بازهم ادامه یافت. اصطکاک های داخلی،به ویژه جنگ های داخلی حماس و دولت فلسطین،عدم واقع بینی  حماس و جهاد اسلامی که بیشتر به آرمان خواهی و نه به تحقق به دست آوردن دولت مستقل وسرزمین فلسطین می اندیشند،سیاست لجوجانۀ اسراییل را کمک نمود.
با تمام بن بست ها وبحرانی که در راه اعلان دولت مستقل فلسطین ایجاد شد، داعیۀ برحق آنها نمرد. و طلب حق ازطرف فلسطینی ها، درمیان مردمان کشورهای عربی ومسلمان به گونه های  مختلف، جای پیوند یابنده یافت.
عملکردهای اسراییل، دفاع یک جانبۀ امریکا وکشورهای اروپایی از آن، بدون دشواری هم تمام نشد. یکی از پیامد های آن بذر فزایندۀ مخالفت ودشمنی در سینه های مردم کشورهای عربی بود که با تأثیر پذیری از داعیۀ فلسطین و رفتار نامعقول مدافعین اسراییل،رو ز تا روزگسترش یافت. ازهمین رو بود که بارک اوباما،هنگام سخنرانی در دانشگاه قاهره سعی نمود، تا ازفشاری که به دشمنی با امریکا تمام شده است، بکاهد. اما نه تنها  مردمانی که ازین  ناحیه با امریکا سر مخالفت دارند، عملکردها را می بینند نه سخنرانی هایی دپلوماتیک را ؛ بلکه مردمان علاقمند به سرنوشت فلسطین همچنان مفسرین سیاسی دروقت شروع ریاست جمهوری اوبا ما ، با معیار توجه به عملکر اوبه انتظار نشسته بودند.
اینک درفرصتی که  حوصلۀ دولت خودگردان فلسطین به سر رسیده و محمود عباس رئیس جمهور فلسطین اعلان نمود که در اجلاس عمومی ملل متحد؛ استقلال وایجاد دولت مستقل فلسطین را اعلان می نماید. ایالات متحدۀ امریکا، همان اوبامای که دوسال پیش موضوع فلسطین راچنان مطرح می نمود که سرانجام درتحقق حق آنها کاری کند، همزبان با نتانیاهو صدراعظم اسرائیل، مخالفت خویش را ابراز کرد. آنچه را مقامات امریکایی  به اصطلاح دلیل میاورند، این است که به رسمیت شناختن کشورمستقل فلسطین از راه مذاکرات صلح آمیزبا اسرائیل میسر است!!
سران اسرائیل که فرمان از بین بردن میدان هوایی نو ایجادشدۀ درفلسطین را دادند، بندر بحری تازه بنا را ویران کردند، ساختمان های دولتی وبیمارستان را به آتش کشیدند؛ در سرزمین های اشغالی شهرک سازی را بی اعتنا به فشار های مردمان جهان ادامه دادند؛ آیا همان دولتمردان از راه مذاکره و رفتار صلح آمیز کشورمستقل فلسطین را به رسمیت می شناسند؟!
 ایالات متحدۀ امریکا تهدید به  استفاده از حق ویتو هم نمود.
کارشکنی واستفاده از " حق ویتو"، حقی  که از بی عدالتی موجود در یک مؤسسۀ جهانی حاکی است، وبی احترامی وبی اعتنایی به اکثریت کشورهای جهانی را با خود دارد. با این "حق"، یا استفاده از ویتو، ایالات متحدۀ امریکا به تعداد مخالفان خود درشرق میانه وجهانی که طرفدار تشکیل دولت مستقل فلسطین اند، خواهد افزود. جنبش های که از"بهارکشورهای عربی" سربرآورده و دیکتاتورهای دزد سالار رابه زیر کشیده ویا درراه پایان دهی به حیات سیاسی آنها هسستند، با بیشترین احتمال که بـــُـعد مخالفت با امریکا و اسراییل را با خود حمل خواهند کرد.
صلح با فلسطینی ها و پایان یابی تشنج اسراییل در شرق میانه باید ازاین معبر بگذرد:
پس دادن اراضی اشغالی، رفتن اسرائیل به قلمرو پیش ازحملۀ 1967، پذیرش حق تعیین سرنوشت واستقلال فلسطین،انصراف ازبرنامه های غاصبانۀ شهرک سازی، زمینه های صلح را برای فلسطنی ها فراهم میاورد. نیازمردم رنجدیده و سرزمین زخمدار فلسطین به صلح وبازسازی به اندازه یی است که هر نوع جنگ طلبی ماجراجویانه وآرمان خواهی های تعصب آمیز ودور ازخرد، در برابرآن سر تسلیم فرو خواهد آورد.
 اما تصمیم ایالات متحدۀ امریکا مبنی مخالفت با اعلان کشور مستقل فلسطین و درصورت لزوم استفاده از" حق ویتو"، سرنوشت غم بار مردم فلسطین را باردیگر درچشم انداز اذیت بار ودلسوزانه تری نهاده است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------

این نبشته دوسال پیش در تارنمای کابل ناتهـ به نشر رسیده است.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen