Freitag, 19. Dezember 2014

تروریسم درافغانستان . . . نسرین ابوبکر گروس


 نسرین ابوبکر گروس

نکاتی چند برای کاهش تروریسم
            

تروریسم درافغانستان اصلا یک مشکل سیاسی است. دشمن در افغانستان قدرت میخواهد و ما اورا به هیچ نوع دیگری – به غیر پیش آمد سیاسی - نمیتوانیم قناعت دهیم (شاید بصورت نظامی بتوانیم آنرا تا حدی خنثی سازیم). همچنان تروریسم بزرگتر ازماست و در اختیار ما نیست چون بعضی کشورهای دیگر رهبر، راننده و حامی اینکاراند.
 اما، این افغانستان و مردمش است که زیادترین زیان و رنج را از تروریسم میکشد. پس چه کارهای بکنیم که خودرا کمک نماییم چه دشمن خوش شود چه خیر. شاید نکات بسیار فشرده ذیل درین رابطه موثر باشد:
 1) بهترین و مشکل ترین راه حل، یافتن منابع موثق تمویل طالبان و دیگر تروریستان، و مسیرهای از بین بردن این حمایت است که البته برای اینکار پشتیبانی صادقانه جهان ضروریست.
 2) در داخل کشور، ما باید راه های را بیآبیم که هر افغان یک مدافع واقعی اسلام ما و یک تحریم کننده اسلام تروریستان شود. برای اینکار ما باید اول یک نسخه ترجمه قرآن شریف را به دری یا پشتو برای آنانی که خواندن را بلد اند توزیع نماییم تا تضمین کنیم که هرافغان با سواد میتواند با اطمینان نشان دهد که سخنان تروریستان غلط است. و اینست که نه تنها کم سوادان ما را اسلام خود مان را میآموزانیم بلکه مردم را کمک میکنیم که راه های را پیدا کنند که با تروریست ها دستیارنشوند و از آنها حمایت نکنند. پر واضح است که با توجه به سرایت سریع قرایت های افراطی اسلام این هم کار آسانی نیست، اما باید شود.
 3) ما باید و حتما گروه های از پشتونهای خودرا پیدا/منسجم کنیم که طالبان و تروریستان را از جمله حامیان پشتونها و پشتونوالی نمیدانند بلکه برعکس آنانرا هیچ نمی پذیرند. اکثر اعمال تروریستی را طالبان - - به گفته خودشان - - میکنند و اکثر طالبان پشتون هستند و زیادترین رنج و زیان و ترس را پشتونهای مناطق پشتون نشنین افغانستان میبینند. پس، وقتی گروه های فعال پشتون، توانمندی و جرات پیدا کنند که صدای خودرا بلند نمایند در واقع ادعا های طالبان در قبال فرهنگ پشتون و قدرت سیاسی کاملا رد میشود
4) دولت و رهبران ما باید و حتما یک کمپاین جدی تحت نام "تروریسم را همین حالا توقف دهیم" به راه بیاندازند. تا بحال ما در باره طالبان و دیگر تروریستان از رسانه ها و حکومت زیاد شنیده ایم وکارهای حکومتی در چوکات قوای امنیتی-نظامی زیاد صورت میگیرد. اما بسیار کم توجه به آموزش مردم عام برای مبارزه اجتماعی علیه تروریسم شده است. کورسهای رهنمودی برای موظفین زیاد است اما ما فکر میکنیم این موضوعات مربوط به مردم کوچه و بازار نیست. ما تا بحال نمیدانیم چه کارهای باید خود ما بکنیم که آمادگی اجتماعی ما را برای یک حمله تروریستی را زیادتر سازد، چه چیزها و کارها آسیب پذیری اجتماعی ما را برای حملات تروریستی زیادتر میسازد، درین راستا چه چیزها مشکوک است، به کی کدام موضوعات را بگوییم و به کی نگوییم، چه رفتاری را در یک حمله تروریستی پیش گیریم که کمترین زیان را داشته باشد، وغیره. مسایل ازین قبیل باید به عامه مردم فهمانده شود. این نوع آگاهی دهی و آمادگی دادن به ملت یکی از وظایف دولت است و جامعه مدنی هم باید سهم خودرا بگیرد (آنچنانکه برای انتخابات میشود) که شب و روز و مکررا از رادیو، تلویزیون، رسانه ها، اخبار، توسط سمینار ها، نوشته ها، کنفرانس ها، مصاحبه ها، در مکاتب، پوهنتون ها، کودکستان ها، خطبه ها، مساجد و دیگر اماکن عام به مردم آگاهی داده شود و همه بدانند که در رهیابی تروریسم و جلو آنرا گرفتن، مردم عوام ما خود چه کارهای را میتوانیم بنماییم. و این موضوع باید همه روزه تکرار شود.
5) منحیث ملت افغانستان ما باید قبول نکنیم که یکی از رهبران ما (مثلا رییس جمهور) از ابراز کلمه طالبان طفره میرود و تروریستان را با کلمات دیگر یاد میکند. درین باره آنقدر باید شکایت نماییم که این رهبران را مجبور کنیم که کلمه طالب را به زبان آورند (اصلا شکایت ما برای رهبران توانمندی مذاکره درست با دشمن را میدهد). ما از تمام رهبران خود اعم از زن و مرد باید این توقع را داشته باشیم که مکررا رفتار طالبان و دیگر تروریستان را، برای ملت ما، زن و مرد و کودک ما، غیرقابل قبول، غیرافغانی و غیراسلامی اعلام کنند.
 6) ما باید و حتما کارهای نماییم که عمل ترور را برای کسیکه فکرش را دارد خراب جلوه دهد. مثلا، اجساد تروریستان کشته شده را عریان یا به یک شکل زننده به نمایش بگذاریم که تروریست آینده را به انزجار بکشانیم.


نکات بالا تروریسم را از بین نمیبرد اما من یقین دارم که مبارزه ما را با آن موثر تر و صدای ما را رسا تر میسازد - - که شاید آغازی باشد برای تغییر معادلات سیاسی روی کشور مان و، بالاخره رفاه و سلامت ما افغانها

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen