Freitag, 17. Mai 2013

افشأ گری وزیر مالیه . . .



میر حسین مهدوی
افشاگری وزیر مالیه

یک وقاحت آشکار

   اصلا فرض را بر این بگذاریم که همه ی ادعاهای آقای زاخیلوال درست باشند و این شش وکیل، چنان باشند که حضرت وزیر می گوید، اما به نظر من برخورد زاخیلوال یک وقاحت آشکار و یک سیاه بازی بی شرمانه است. می پرسید چرا، بعضی از دلایل من این هایند:۱- آقای زاخیلوال وزیر مالیه است و هیچ مسئولیت امنیتی و قضایی ندارد. پارلمان هم جایی برای متهم کردن افراد، طرح ادعا و ارائه سند و مدرک نیست. تمام این مراحل باید در جایی خارج از پارلمان انجام شود و مسئولین قضایی- امنیتی با توجه به حوزه ی مسئلولیت و تخصص شان این ادعاها و اسناد را بررسی کرده و مطابق قانون با متهمین برخورد کنند.

۲- بعد از چهار ده تمرین عملی، هنوز دولت افغانستان مصمم است که همچنان خون را با خون بشوید و جنابت را با جنایت پاسخ بدهد. اگر وکیل پارلمان به حقوق مردم خیانت کند، آیا خیانت او می تواند خیانت وزیر مالیه را پاک کند؟ اگر ثابت شود که وکیل خائن است، آیا این مسئله می تواند جواز خیانت وزیر مالیه به ملت باشد؟ وزیر مالیه اصلا برای پاسخ به استیضاح نمایندگان مردم به پارلمان خواسته شده بود و او باید صرفا به این مسئله می پرداخت اما حضرت وزیر با سیاه بازی های سیاسی و متهم کردن دیگران، چنان بندبازانه و شعبده بازانه دست نمایندگان را از یخن خود خلاص کرده و یخن بعضی از نمایندگان را به دست مردم داد که کمتر شعبده بازی می تواند چنین بند بازی و شعبده آفریینی نماید.

۳- حقوق فردی و آبروی نمایندگان، به عنوان شهروندان این سرزمین باید محترم شمرده شود و تنها مراجع قضایی و عدلی حق دارند که افراد را پس از طی مراحل قانونیی به جرمی متهم و بعد از اثبات آن عادلانه مجازات نمایند. حضرت وزیر به چه حقی در صحن علنی مجلس، در برابر دیدگان تلویزیون ها نمایندگان مردم را نه تنها متهم به ارتکاب به بعضی از جرایم می نماید بلکه آنها را مجرم خوانده و قضیه اتهام آنها را قطعی می شمارد.

۴- لحن آقای وزیر در بیان اتهامات- یا بهتر است بگوییم در بیان جرم- بسیار بی ادبانه، خلاف ارزش های اخلاقی و مقررات جمعی بود.

۵- البته باید با صدای بلند یاد آوری نمایم که این سخنان را به هیچ عنوان نباید دفاع از نمایندگانی دانست که مورد اتهام قرار گرفته اند. همانگونه که گفتم بررسی اتهامات وارده به این افراد باید توسط مراجع ذیصلاح صورت بگیرد و باید با ناهنجاری های مالی- اخلاقی در پارلمان مبارزه کرد. اما تلاش برای ریشه کردن فساد در پارلمان نباید با توسل به فساد صورت گیرد. خینانت را نمی توان با خیانت از بین برد و امور ضد اخلاقی را نمی شود با مبادرت به ضد اخلاق مرتفع کرد.

۶- این وطن چگونه وطن خواهد شد وقتی که در آن بهای آبادی افراد تنها از راه ویرانی دیگران حاصل می شود؟ یک وزیر آبادی وزارت خود را بر ویرانی عمارت عده ی دیگر بنا می کندو آن عده ی دیگر نیز ممکن است آبادی خود را بر نا آبادی دیگران. چرا آقای وزیر فکر می کند تنها با ویران کردن دیگران می تواند آباد شود ؟ اگر دیگران هم با ما یکجا ، هم زمان و هم سان آباد باشند، آیا آبادی ما دیگر نمودی نخواهد داشت؟ چرا ویرانی دیگران در فرهنگ سیاسی ما این قدر با آباد شدن خود ما نزدیک گشته است؟

۷- سخن آخر اینکه دیشب وقتی فیلم شاه-کاری آقای زاخیلوال را تماشا می کردم، این سئوال سمج یخن را گرفته بود که چرا ما – من و زاخیلوال و همه وال داران و بی وال های دیگر- وارث مولانای بلخ شده ایم؟ ما چه نبستی با آن بزرگ و دیگران بزرگان این آب و خاک داریم؟
...................................................................................
برگرفته از تارنمای کابل ناتهـ


Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen