پرتو نادری
به نعمت حسینی
از تاریکی می ترسیم
خدای من
خدای من
در زمین تو خسته ام
در زمین نو خسته ام
در زمین تو مجالی برای شگفتن نیست
در زمین تو خورشید را پشت دیوار خانۀ ما سربریده اند
در زمین تو تمام پنجره های انتظار
روبه سوی بامدادبسته است
و ما همگی از تاریکی می ترسیم
و ما همگی ار تاریکی می ترسیم
اپریل دوهزار ویک
شهر پشاور
..............................................................
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen