میرحسین مهدوی
راز اين جنايت چيست ؟
جان آدم براي اين جاني ها هيچ وقت ارزش نداشته است. اصلا كسي توقعي جز مرگ آفريني از طالبان ندارد. بي رحمي، قتل، تجاوز و جنايت جزو أوصاف اصلي اين گروهك بد نام به حساب مي آيد. البته خودشان هم هيچ وقت إنكار نكرده اند. نام جنايت شان را جهاد گذاشته اند و نام آي آس آي را خدا. به راحتي سركشيدن يك گيلاس آب آدم مي كشند. اينكه بر سر وجدان و فطرت إنساني شان چه آمده است حرف ديگري است. چگونه يك إنسان اينقدر از انسانيت فاصله مي گيرد و رحم، نوع دوستي و عاطفه به كلي در وجودش از بين مي رود؟
كشتار مسافران ولايت غور بسيار غم انگيز بود. عروس، داماد و دوازده نفر ديگر را صرفا به خاطر هزاره بودن از دم تبغ گذرانيده اند. البته اين بار أول هزاره كشي طالبان نيست. قتل عام هاي بزرگي چون يكاولنگ و مزار هرگز از خاطر مردم و خاطره ي تاريخ پاك نخواهد شد.
چيزي كه در اين حادثه تازگي دارد شكنجه كردن قربانيان پيش از كشتن شان است. شكنجه كردن قرباني نشانه ي أوج نفرت قاتلان از قربانيان است. نه اين هم تازگي ندارد. مگر رهبر رادمرد هزاره ها را پيش از كشتن به دردناك ترين وجه ممكن شكنجه نكردند؟ به نظر مي رسد تنها نكته ي تازه در جنايت تازه ي طالبان اين باشد كه اين گروهك آدم خوار هنوز كه هنوز است از هزاره نفرت دارد. در بسياري از برنامه ها و سياست هاي طالبان تغييرات بنيادي إيجاد شده است اما نفرت آنان نسبت به هزاره ها تغييري نكرده است.
طالبان آنقدر از هزاره ها نفرت دارند كه فقط مردن را براي شان كم مي دانند. طالبان مي خواهند كه هزاره ها مرگ را با تلخي و درد شكنجه در آغوش بگيرند.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen