Samstag, 26. Juli 2014

تروریست ها لبخند را نمی پذیرند.


نصیرمهرین


Nasir Mehrin


             تروریست ها لبخند را نمی پذیرند



Foto: ‎تروریست ها لبخند را نمی پذیرند
خبر تکاندهنده ی کشتن 14 تن به شمول عروس وداما، نزدیکان و کودکی را در راه غور کابل شنیدیم. خبری که مانند خبرهای مشابه، حاکی از حضور تروریستها، از وحشت وجهالت آنها است. اما این کشتار وحشیانه نیز تکانه یی برای همه نیست. آن طالب دوستانی که کشتار 210 تن از هزاره های یکاولنگ وموارد مشابه را، درکمال جهالت پرستی  " نیازتأمین امنیت " می نامیدند، آنانی که کرزی ها واحمدزی  . . . برادران و اندیوال های طالبان را فراز آوردند؛ چنان در طالب دوستی محکم وپای برجا اند وچنان وجدان های خفته یی دارند، که اندکی هم تکان نمی بینند.  
آوردن خبر وحشیگری طالبان، به منظور نشان دادن آن نیست، که خوش بینان آنها  به تغییری در برداشت وموضع دعوت شوند. آدم کشی آنها کار روز مره ی شده است. کسانی که چشمان خویش را نبندند وحداقل وجدان به کار بگیرند می بینند که آنها حامل ننگ آمیزترین اعمال ضد انسانی می باشند. مهم این است که مدافعین داخلی وخارجی آنها خوبتر وبهتر تشخیص شوند. مهم این است که صفوف مخالفان تروریسم  با آنانی که مشوق حرکات ضد انسانی اند، شناخته شوند. هنگام مشاهده ی فجایعی که اسرائیل درغزه ومناطق دیگر مرتکب شده است، فریاد بر می آوریم وبرحق مدافعین اسرائیل را نیز محکوم می کنیم. اما نمی بینیم که آن ترورها از طرف شخصیت ها ومحافل فلسطینی، به رغم اختلافاتی که با هم دارند، در معرض جانبداری قرار گرفته باشند. ولی در افغانستان وضع به گونه ی دیگری است. تعصب مذهبی وقومی بر خاسته از جهالت، میراث بردار رفتاری های نهادینه شده ی زمانه امیر عبدالرحمان خانی ، که یکی از ابعاد هویتی وحشت طالبی را تشکیل داده است، پشتیبانی آشکار وپنهان می شود. افراد قدرت طلب و دولتمردان دارنده ی وجدان خفته کم نیستند که خوش می گذرانند، محافل بزرگ عروسی برپا می دارند، برلبان کارکنان هوتل های دبی تبسم رضایت می نشانند، اما وقتی طالب وحشی، آغاز زنده گی مشترک دو جوان، نزدیکان واقارب آنها را به دلیل ماهیت مرگ آورانه وتعصب کور مجال نمی دهد؛ و حد اقل تبسم بر لبان مردم را می رباید، همه نهادها، شخصیت ها و دولتمردان و دولت جویانی که خاموشی را در پیش می گیرند و به موضعگیری جدی ، مستمر و وسیع اقدام نمی کنند؛ شرکای جرم این جنایت هستند. آنانی نیز شناخته شده هستند که با تقبیح لفظی چنین موارد، درعمل رشد طالب وتروریسم را فراهم نموده اند . پس درپهلوی محکومیت این جنایات ، آنانی را باید درستر شناخت که تعصب جاهلانه ی خویش را به منظور تصفیه های قومی ومذهبی  با پیش گرفتن غیر انسانی ترین رفتارها همواره ارج نهاده وهمکار تروریست ها بوده اند.‎


خبر تکاندهنده ی کشتن 14 تن به شمول عروس وداما، نزدیکان و کودکی را در راه غور کابل شنیدیم. خبری که مانند خبرهای مشابه، حاکی از حضور تروریستها، از وحشت وجهالت آنها است. اما این کشتار وحشیانه نیز تکانه یی برای هم
ه نیست. آن طالب دوستانی که کشتار 210 تن از هزاره های یکاولنگ وموارد مشابه را، درکمال جهالت پرستی " نیازتأمین امنیت " می نامیدند، آنانی که کرزی ها واحمدزی . . . برادران و اندیوال های طالبان را فراز آوردند؛ چنان در طالب دوستی محکم وپای برجا اند وچنان وجدان های خفته یی دارند، که اندکی هم تکان نمی بینند.
آوردن خبر وحشیگری طالبان، به منظور نشان دادن آن نیست، که خوش بینان آنها به تغییری در برداشت وموضع دعوت شوند. آدم کشی آنها کار روز مره ی شده است. کسانی که چشمان خویش را نبندند وحداقل وجدان به کار بگیرند می بینند که آنها حامل ننگ آمیزترین اعمال ضد انسانی می باشند. مهم این است که مدافعین داخلی وخارجی آنها خوبتر وبهتر تشخیص شوند. مهم این است که صفوف مخالفان تروریسم با آنانی که مشوق حرکات ضد انسانی اند، شناخته شوند. هنگام مشاهده ی فجایعی که اسرائیل درغزه ومناطق دیگر مرتکب شده است، فریاد بر می آوریم وبرحق مدافعین اسرائیل را نیز محکوم می کنیم. اما نمی بینیم که آن ترورها از طرف شخصیت ها ومحافل فلسطینی، به رغم اختلافاتی که با هم دارند، در معرض جانبداری قرار گرفته باشند. ولی در افغانستان وضع به گونه ی دیگری است. تعصب مذهبی وقومی بر خاسته از جهالت، میراث بردار رفتاری های نهادینه شده ی زمانه امیر عبدالرحمان خانی ، که یکی از ابعاد هویتی وحشت طالبی را تشکیل داده است، پشتیبانی آشکار وپنهان می شود. افراد قدرت طلب و دولتمردان دارنده ی وجدان خفته کم نیستند که خوش می گذرانند، محافل بزرگ عروسی برپا می دارند، برلبان کارکنان هوتل های دبی تبسم رضایت می نشانند، اما وقتی طالب وحشی، آغاز زنده گی مشترک دو جوان، نزدیکان واقارب آنها را به دلیل ماهیت مرگ آورانه وتعصب کور مجال نمی دهد؛ و حد اقل تبسم بر لبان مردم را می رباید، همه نهادها، شخصیت ها و دولتمردان و دولت جویانی که خاموشی را در پیش می گیرند و به موضعگیری جدی ، مستمر و وسیع اقدام نمی کنند؛ شرکای جرم این جنایت هستند. آنانی نیز شناخته شده هستند که با تقبیح لفظی چنین موارد، درعمل رشد طالب وتروریسم را فراهم نموده اند . پس درپهلوی محکومیت این جنایات ، آنانی را باید درستر شناخت که تعصب جاهلانه ی خویش را به منظور تصفیه های قومی ومذهبی با پیش گرفتن غیر انسانی ترین رفتارها همواره ارج نهاده وهمکار تروریست ها بوده اند.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen