محمد نسیم اسیر
یادی ازسیاه روزهفت ثور
یادی ازسیاه روزهفت ثور
کودتای هفت ثورواثرات ناگوار، پایان ناپذیرآن تا
امروز، تاریکترین دورهء تاریخ وطن عزیزماست. ما که بحیث شاهدان عینی وتاریخ زنده
این دوران ، ناظرین بگیروببندها ، لجام گسیختگی ها ، تلاشی ها ، به زندان کشیدن ها
، به جوقهءاعدام بستنها ،عقدهءحقارت کشیدن ها وتلخی های غربت ودوری ازوطن بوده ایم
، بخوبی میدانیم که این حرکت واقدام نا بخردانه تا کدام حد سبب آزارواذیت وبیچارگی
فرد ، فرد افغانستان گردیده است. یادآوری ازچنین روزونفرین فرستادن به عاملین آن
یعنی حزب خلق وپرچم که امروزهریک شان درآغوش گرم امپریالیزم
جهانخوارغرب ، به آرامش وراحت کامل زندگی می کنند ، وجیبه همه ما می باشد.اینک
منهم درکنارمردم درد رسیدهء خود قرارگرفته ، با شعری ، عمیقترین نفرت خود
رادربرابرپیروان خلق وپرچم ابرازمی دارم :
خدا خــراب کند ، هـرکه فکرپرچم کرد
کـــه تاج عزت ما پیش دیگران خم کرد
به زوربازوی بیگانه تکیه زد ، خود را
به کرسی کـه ثباتی نداشت ، محکم کرد
بنام خــــلــق ، بــــــه بنیاد خلق آتش زد
بهشت آرزوی خــــلـــق را جـهـنــم کرد
برات نــــــوکری ما بدست ، (قادر) داد
نــــــدای بــنـدگــی ما بلند ، (اسلم) کرد
بنای کار، بــــه جاسوسی وسعایت ماند
نـظـــام ملک بهم ریخت ، نا منظم کرد
به پیل واسپ رخ شاه را به میدان بست
پــیــاده را زپـــــی مــات او، مقدم کرد
جـلـیـل ومـقـتـدرومـحـتـرم ، مــوخرشد
سفیه وسفله وبــــــی مایه را معظم کرد
تبسمی بلب ارنقش بست، نقشش ریخت
تکلمی بـــه زبان گرنشست ، مبهم کرد
بــه عضو خاد محالست پنجه نرم کنی
کـــــه دیو را نتوان با تلاش ، آدم کرد
بساط گلشن مـیـهـن مــقـــام زاغان شد
بخــــــاک تیره بباید نشست وماتم کرد
رسیده نـعـــــرهء تکبیرما بعرش مجید
شکست لشـکـــرالــحـــاد را مسلم کرد
( اسیر)! ، شکـــــوه
زبیگانگان نمی شاید
که هرچه کرد بما ، خلق کرد وپرچم کرد
م.نسیم ( اسیر)
10سپتمبر96م
بن المان
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen