Donnerstag, 19. Juni 2014

دونبشته ی فشرده از نصیر مهرین




دونبشته ی فشرده
                                از
                            نصیرمهرین  
1
اندکی در باره ی عوام فریبی Demagogie   

              Foto: ‎اندکی در باره ی  عوام فریبی  Demagogie
                                         ................................................
ما در تاریخ کشور خویش، همواره عوام فریب یا مردم فریب داشته ایم. همه کشور ها مردم فریب داشته و دارند. اما، در برخی جوامع  با بلند رفتن سطح آگاهی وفرهنگ تشخیص درست از نادرست و استدلال از یاوه گویی، همچنان تشبث رسانه های گروهی سالم  . . . ؛ بازار مردم فریبی سیاسی تا میزان زیادی، از رونق افتاده است. وقتی عوام فریب با سواد ، شعار ها ومطالباتی را به خورد عوام می دهد که امکان تحقق آنها نیست، " بند وباز " استدلال دیگران و عواقب دروغ های خویش هم نمی باشد. مانند بقه یی که در چاه افتاده است و آسمان را به اندازه ی دهن چاه می بیند، عوام فریب نیز پیش پای بین وقدرت جو ویا نگهدارنده ی قدرت است، با ابزار فریب کاری . احساس مسؤولیت وشرمی هم ندارد. او می داند که اهل آگاهی یا نخبه گان رشته های مشخص بر او ایراد می گیرند وسخن اش را بی پایه می شمرند. اما، عوام فریب، روی به عوام بیچاره ونا آگاه دارد. پروای آنانی را ندارد که غلطکاری و دروغ گویی هایش را می شناسند. عارضه ی مزمنی که در جامعه ی ما به درازا کشیده، اکنون در چهره ی عوام فریبی خطر ناکتر اشرف غنی احمدزی دیده می شود. وقتی از کشیدن خطوط آهن ، از رشد اقتصادی گزافه آمیز بدخشان، از پایان دهی به بیکاری می گفت، انگیزه ی فریفتن عوام رهنمایش بود. وی درادامه ی داشتن چند پست حکومتی ،به عنوان مشاور اقتصادی رئیس جمهور و دارندۀ اندک سواد اقتصادی، می داند، که طی این سیزده سال، در حالی که ملیارد ها دالر حیف میل و دود شد، تحقق چنان وعده ها، توخالی و نا ممکن است. ولی، از آن جایی که شر دیگر در سر دارد، عوام شریف را می فریبد. این عوام فریبی نیز زیان های جبران ناپذیر بر پیکر افغانستان رنجدیده بر جای می نهد.‎
ما در تاریخ کشور خویش، همواره عوام فریب یا مردم فریب داشته ایم. همه کشور ها مردم فریب داشته و دارند. اما، در برخی جوامع با بلند رفتن سطح آگاهی وفرهنگ تشخیص درست از نادرست و استدلال از یاوه گویی، همچنان تشبث رسانه های گروهی سالم . . . ؛ بازار مردم فریبی سیاسی تا میزان زیادی، از رونق افتاده است. وقتی عوام فریب با سواد ، شعار ها ومطالباتی را به خورد عوام می دهد که امکان تحقق آنها نیست، " بند وباز " استدلال دیگران و عواقب دروغ های خویش هم نمی باشد. مانند بقه یی که در چاه افتاده است و آسمان را به اندازه ی دهن چاه می بیند، عوام فریب نیز پیش پای بین وقدرت جو ویا نگهدارنده ی قدرت است، با ابزار فریب کاری . احساس مسؤولیت وشرمی هم ندارد. او می داند که اهل آگاهی یا نخبه گان رشته های مشخص بر او ایراد می گیرند وسخن اش را بی پایه می شمرند. اما، عوام فریب، روی به عوام بیچاره ونا آگاه دارد. پروای آنانی را ندارد که غلطکاری و دروغ گویی هایش را می شناسند. عارضه ی مزمنی که در جامعه ی ما به درازا کشیده، اکنون در چهره ی عوام فریبی خطر ناکتر اشرف غنی احمدزی دیده می شود. وقتی از کشیدن خطوط آهن ، از رشد اقتصادی گزافه آمیز بدخشان، از پایان دهی به بیکاری می گفت، انگیزه ی فریفتن عوام رهنمایش بود. وی درادامه ی داشتن چند پست حکومتی ،به عنوان مشاور اقتصادی رئیس جمهور و دارندۀ اندک سواد اقتصادی، می داند، که طی این سیزده سال، در حالی که ملیارد ها دالر حیف میل و دود شد، تحقق چنان وعده ها، توخالی و نا ممکن است. ولی، از آن جایی که شر دیگر در سر دارد، عوام شریف را می فریبد. این عوام فریبی نیز زیان های جبران ناپذیر بر پیکر افغانستان رنجدیده بر جای می نهد.

شب رفت وسحر نشد . . .   

          Foto: ‎شب رفت وسحر نشد . . . 
                                   ______________                   
هنگامی که ناهنجاری ها  و چالش های جامعه ی ما، در چهره ی یک بحران وبحران زایی های بی شمار، تبارز اذیت بار می یابد، بیشترین شکوه ها وشکایت ها آغاز می شوند. در بسا موارد نظریه ی توطئه ظاهر می شود. نظریه یی که همه نابسامانی ها  را ناشی از مداخله ی خارج به ارزیابی می نشیند. تمام پنجه های دستمان،  خارجی ها را نشانه ی ملامت آمیز می گیرد. بدون این که حتا یک انگشت برای  نشان دادن عوامل داخلی، زمینه های مساعد رویش بحران ها وناهنجاری ها و ریشه های اجتماعی ، فرهنگی  خود مان ، به کار رود.
 واقعیت مداخله، توطئه، بدخواهی ، دست پرورده گی ، جاسوس پروری . . . " خارجی " هیچ انکاری ندارد. همانگونه که سزاوار نکوهش است.  درد، درد نا آشنایی ونا آگاهی از اسباب داخلی روئیدن پیهم نا به سامانی های پرمخاطره وموقع دهی به مداخله است.
 کمتر به این واقعیت تلخ توجه نموده ایم، که صرف محکوم نمودن خارجی ؛ کمبود ها ، کجروی ها، بی مسؤولیتی ها، نظاره گری ها ،تنبلی ها و فاقد برنامه بودن ما را پنهان می دارد.
 هر وقت چنین برداشتی به سراغم می آید، شعر فریدون مشیری نیز با او همراه است. شعری را که 12 سال پیش در پیشانی نبشته یی نشاندم  که " اعتراضی بر خودما " نام داشت. این نبشته در کتاب " شب رفت وسحر نشد . . ." در سال 1383 از طرف انتشارات ارجمند شاهمامه به نشر رسیده است.
شعر ف. مشیری چنین است :
در پی آن همه خون
که برین خاک چکید،
ننگ ما باد این جان
شرم ما باد این نان
ما نشستیم و تماشا کردیم .‎                           

هنگامی که ناهنجاری ها و چالش های جامعه ی ما، در چهره ی یک بحران وبحران زایی های بی شمار، تبارز اذیت بار می یابد، بیشترین شکوه ها وشکایت ها آغاز میشوند. در بسا موارد نظریه ی توطئه ظاهر می شود. نظریه یی که همه نابسامانی ها را ناشی از مداخله ی خارج به ارزیابی می نشیند. تمام پنجه های دستمان، خارجی ها را نشانه ی ملامت آمیز می گیرد. بدون این که حتا یک انگشت برای نشان دادن عوامل داخلی، زمینه های مساعد رویش بحران ها وناهنجاری ها و ریشه های اجتماعی ، فرهنگی خود مان ، به کار رود.        
واقعیت مداخله، توطئه، بدخواهی ، دست پرورده گی ، جاسوس پروری . . . " خارجی " هیچ انکاری ندارد. همانگونه که سزاوار نکوهش است. درد، درد نا آشنایی ونا آگاهی از اسباب داخلی روئیدن پیهم نا به سامانی های پرمخاطره وموقع دهی به مداخله است.      
کمتر به این واقعیت تلخ توجه نموده ایم، که صرف محکوم نمودن خارجی ؛ کمبود ها ، کجروی ها، بی مسؤولیتی ها، نظاره گری ها ،تنبلی ها و فاقد برنامه بودن ما را پنهان می دارد.   
هر وقت چنین برداشتی به سراغم می آید، شعر فریدون مشیری نیز با او همراه است. شعری را که 12 سال پیش در پیشانی نبشته یی نشاندم که " اعتراضی بر خودما " نام داشت. این نبشته در کتاب " شب رفت وسحر نشد . . ." در سال 1383 از طرف انتشارات ارجمند شاهمامه به نشر رسیده است.  
شعر ف. مشیری چنین است :     
در پی آن همه خون 
که برین خاک چکید، 
ننگ ما باد این جان  
شرم ما باد این نان  
ما نشستیم و تماشا کردیم .

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen